از من غزلی مانده و از تو اثری نیست

از من غزلی مانده و از تو اثری نیست
در خانه ی تنهایی من، هیچ دری نیست

«لیلا » شدنم دستِ خودم بود عزیزم
جز من به خدا عاشقِ دیوانه تری نیست

بگذار و برو فکر نکن بی تو...عجیب است
در رفتن ِ تو هیچ غم و دردسری نیست

من حبسِ خودم هستم و تردید ندارم
دور و برِ من جز «منِ ِ تنها» خطری نیست

در هر غزلم عشق نشسته است کنارم
اما به خدا ذره ای از تو خبری نیست
دیدگاه ها (۶)

دُختَــر بـودَن هَم تـاوانے دارَد...دوستــ کہ میشَـوےعــــــ...

من اگر باخماسام ای گول سنه بیر کس باخان اولمازهئچ گوزون یاشی...

قدر‌نشناس ِ عزیزم، نیمه ی من نیستیقلبمی اما سزاوار تپیدن نیس...

#از_سرم_فکر_و_خیالت_ناگهان_افتاده_است چای خوش عطری که دیگ...

⁨⁨⁨⁨حتما بخوانید👇🏼😭💔رخت عزایت را به تن کردم عزیزماصلا خودم ر...

من خودم تکه‌ای از پاییـــزم🍂#پاییزانهبعضی ها هم هستند ؛که فا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط