بگذار سر به سینه من تا که بشنوی

بگذار سر به سینه من تا که بشنوی
آهنگ اشتیاق دلی دردمند را

شاید که پیش ازین نپسندی به کار عشق
آزار این رمیده سر در کمند را

بگذار سر به سینه من تا بگویمت
اندوه چیست عشق کدامست غم کجاست

بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان
عمری است در هوای تو از آشیان جداست



#فریدون_مشیری
دیدگاه ها (۱)

ای کاش آن شنبه ای که قول به فراموشی ات داده ام فردا باشد...

زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینمبر این تکرار در تکرار پای...

دروغ گفته‌ام اگر بگویمجهان به زیبایی قصه‌های کودکی‌ست،پینوکی...

من منتظرِ هیچ اتفاقی نیستم!من،منتظرِ یک روزِ معمولی‌امکه تو ...

حمزه فلاح

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط