گرچه م دانم نم آ ول هر دم ز شوق

گرچه مي دانم نمي آيي ولي هر دم ز شوق
سوي در مي آيم و هر سو نگاهي مي كنم

💙❤️💙❤️💙❤️💙❤️

آن را که تو از سفر بیایی
حاجت نبود به ارمغانی
گر ز آمدنت خبر بیارند
من جان بدهم به مژدگانی
دفع غم دل نمی‌توان کرد
الا به امید شادمانی
گر صورت خویشتن ببینی
حیران وجود خود بمانی
گر صلح کنی لطیف باشد
در وقت بهار و مهربانی
سعدی خط سبز دوست دارد
پیرامن خد ارغوانی
این پیر نگر که همچنانش
از یاد نمی‌رود جوانی
شعر از ؛ #سعدي
دیدگاه ها (۴)

‍ ‍ نیایش شبانه با حضـــــرت عشق ❤ ❤ خدایا🙏 در این شب معنوی...

✍سلام دوستان، سه شنبه تون بخیر و شادی.....🖋دستخط: محمدرضا کم...

شب چه زیبا میشود وقتی که مهتابش تویی تا مونالیــــــــــــزا...

خلاصه چشمان تو ماجرا را طولانی کرد....مراقبم باش چون چشمانتس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط