همیشه برای من سوال است که چرا همه ی آدم ها از یک تقویم ...

همیشه برای من سوال است که چرا همه ی آدم ها از یک تقویم مشترک استفاده می کنند
من سال هاست ایمان آورده ام که هر آدمی تقویم خودش را دارد
هر‌وقت به تقویم نگاه می کنم تعجب می کنم
روزها و شب های مهمی‌ را تقویم ها فراموش کرده اند
روزهایی که ما اندازه ی تمام عید ها در دلمان جشن گرفته ایم
یا حتی شبهایی که تا صبح گریسته ایم
می شناسم‌ آدم هایی را که اول زمستانشان بهار بوده
می شناسم آدم هایی را که بهارشان سرد گذشته
هستند کسانی که روز طبیعت آرزوهایشان سوخته
هستند کسانی که روز مقاومت زندگیشان را باخته اند
هستند کسانی که روز جوان با یک خبر پیر شده اند
کاش هر کس تقویم خودش را داشت
تقویم را باز می کرد
به تاریخ امروز نگاه می کرد
یادش می افتاد سال ها پیش در چنین روزی چه اتفاقاتی افتاده
یادش می افتاد امروز چه روزی ست
یادش می افتاد عید است یا وفات
تقویم ها دروغ می‌گویند
شاید عید من وسط پاییز باشد
دیدگاه ها (۱)

گاهی باید خداحافظی کرد با آدم هایی که دوستشان داری.باید آنها...

دلتنگے میکنــــــــــم...ولـــــے حـــــق نـــــدارم بهانہ ب...

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺁﻏﺎﺯ نمیﺗﺮﺳﻢﻣﻦ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺍﺯ نمیﺗﺮﺳﻢﻣﻦ ﺍﺯ ﺁﻏﺎﺯ ﯾﮏ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺑﯽ...

خاطراتم را باید مشت ، مشت . . .ازچاه عمیق قلبم بیرون کشید . ...

ñęw póşt Frôm àşhä༺༺༺༺༺🐰༻༻༻༻༻༻بسوزد ماتحت ان که گزارش کرد🪽::...

چپتر ۳ _ خیانتسکوتی سنگین روی اتاق افتاده بود. آن قدر سنگین ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط