از زندگی از این همه تکرار خسته ام

از زندگی، از این همه تکرار خسته ام
از های و هوی کوچه و بازار خسته ام

دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه
امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام

دل خسته سوی خانه تن خسته می کشم
آوخ ... کزین حصار دل آزار خسته ام

بیزارم از خموشی تقویم روی میز
وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته ام

از او که گفت یار تو هستم ولی نبود...
از خود که بی شکیبم و بی یار خسته ام...

تنها و دل گرفته و بیزار و بی امید...
از حال من مپرس که بسیار خسته ام


#محمد_علی_بهمنی
دیدگاه ها (۱)

#حسین_پناهی شب در چشمان من است به چشمهایم نگاه کن روز در چشم...

دارایی من چند کلافِ غزل از توشیرینی لبخند تو، یک جرعه به چند...

روز تولد انسانها در هیچ تقویمی یافت نمیشود ، چرا که فقطدر قل...

منمی‌خواهم پیش از تو بمیرمتو فکر می‌کنی کسی که بعداً می‌میرد...

🌱🍒از زندگی، از این همه تکرار خسته‌اماز های و هوی کوچه و بازا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط