فرار من

۶۴





خلاصه من هم خودم رو زدم به همون کوچه معروف همیشه چپ علی جونو رفتم داخل

جنا و کتی جون هنوز برنگشته بودن .

رفتم داخل دیدم جنگکوک لم داده رو مبل عین میرغضب داره نگاهم می‌کنه .

خو چیکار کنم؟؟؟

من هم عین خودش نشستم روبروش و با اخم نگاهش کردم





یوری... نمیشد بریم جنگکوک! میتتتتررررسم میفهمی !!!!!




جنگکوک... میترسی؟؟؟




یوری.... آره به خدا .




خداوکیلی داره میمیرم از حرص

اومد چیزی بگه ولی انگار چیزی یادش اومده باشه مکث کرد .

همینجوری زل زده بودیم به هم یهو یک لبخند خبیث زد و ریلکس بلند شد .

جاااان؟؟؟؟!!! چی شد؟؟

همینجوری داشتم با دهن باز نگاهش میکردم که بی توجه به من گفت





جنگکوک... اشکال ندارده . میرم لباس عوض کنم




چرا یهو کانال رو عوض کرد ؟؟
همینجوری رفتنش رو نگاه می کردم.
غلط نکنم نقشه ای چیزی داره؟!

با خدا نکشتم یه وقت.

یکم عین اوسگولا به حرفم فکر کردم .

نه بابا چه خبره ؟ قاتلشم کردم؟

وای خدا این من رو میخوره . گشنشه هاااا من رو داشته باش!

بلند شدم و راه افتادم سمت اتاقش.

هرچی باداباد. ولی این یک چیزی توی سرشه.
رفتم پشت در اتاقش در زدم

صداش اومد که گفت بیا تو

درو باز کردم . نشسته بود جلو میز کارش و تند تند توی کمد دنبال یک چیزی میگشت.

بازم خواستم فانتری بزنم که مثلاً چاقو رو میخواهد پیدا کنه .

چی بگم والا.
خدا شفام بده فقط .

بی توجه بهش رفتم سمت کیفمو و یک لباس آبی با شلوارش بیرون آوردم لباسه ساتن بود
رفتم توی حموم عوضش کردم .

اوفییشششش. آزاد شدماااا .


یکم باز بود ولی خوب وللش بابا این جنگکوک توی این چیزا کلا بی بخاره خداراشکر.

در حمام رو باز کردم و اومدم بیرون .
طبق حدسم جنگکوک اصلا نگاهم نکرد !

بهتر! از این نظر خوبه شانش بیارم فقط...

هنوز هم داشت دنبال چیزی میگشت

گفتم:




یوری... دنبال چی هستی جنگکوک؟؟





دست از کارش کشید و کلافه نگاهم کرد .

یکم سکوت بود

ولی همچین یهو از جاش پرید که سکته زدم!!

جنی شد!؟

این هم یک چیزیش میشه هااا؟!

بی توجه بهش از اتاق اومد بیرون

پس چرا این ها نیومدن؟؟؟!!!!

کسل رفتم نشستم روی مبل.

همنجوری داشتم واسه خودم گوسفند میشمردم که صدای جنگکوک از پشت سرم اومد





جنگکوک.... حوصلت سر رفته؟؟؟




مشکوک نگاهش کردم . از کی تا حالا به فکر حوصله سر رفتن منه؟؟ چشمام رو زیر کردم و گفتم





یوری...‌ که چی؟؟؟!!!
دیدگاه ها (۷)

فرار من

فرار من

فرار من

فرار من

فرار من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط