قسمت سوم

قسمت سوم...


نامهای عربی در بین ایرانیان

بسیاری از نامهای عربی که درمیان ما ایرانیان رایج است درمیان اعراب اصیل (عربستان سعودی، کشورهای خلیج پارس..( ابداً متداول نیست! هرچند امکان دارد که این نامها درمیان شیعیان مورداستفاده قرار بگیرد. آنهم بعنوان عشق وتعصب ویژه‌ای که نسبت به برخی ازشخصیتهای تاریخ اسلام داشته و دارند. اما بدون شک اگر پدرومادری با ریشۀاین گونه نامها ومعنای آنها آشنایی میداشته‌اند هرگز نامهای نازیبا رابعشق شخصیتهای تاریخی برروی فرزندان خود نمی‌نهادند. با هم به معنی چندنام نگاهی می‌اندازیم که نتیجه سالها پژوهش و کنکاش می‌باشد:

ام کلثوم: ام یعنی مادر و کلثوم به فرزند خیکی و چاق اطلاق میشود .
پاسخ: کلثوم یعنی زیبای تپل نه اونچه این آقا میگوید.

حفصه: هسته خرما و یا زن سیاه و زشت .
پاسخ: برعکس فرمایش این موجود دروغگو حفصه یعنی شیر ماده (ماده شیر)

خدیجه: به سقط جنین شتر میگویند .
پاسخ:خدیجه هم به معنای کودک است نه سقط جنین نمیدانم چرا غرض ورزی انسانها را به چنین دروغهایی وا می دارد.

بتول: زنی که هوس مرد و همخوابگی دارد.
پاسخ: بتول یعنی پارسا و پاکدامن باز هم نویسنده دروغ گفته است.

سمیه: از سم می آید و به اندازه زهری که در چیزی باشد میگویند.
پاسخ:وقتی یک بیسواد کتاب بنویسد همین میشود! سمیه یعنی همنام و همتا و همچنین بلند و رفیع

سکینه: که مسکین نیز با این نام هم خانواده می‌باشد، به بانوی گدا و خوار و بیچاره میگویند.
پاسخ: سکینه از سکن میاید و به معنای آرامش و وقار است چنانچه خدا میگوید ما به قلوب مومنین سکینه(=آرامش) نازل میکنیم.

عذرا: به هرآن چیزی که سوراخ نشده باشد میگویند.
پاسخ: عذرا به معنای رخساره و چهره است.

فاطمه: از فطم می‌آید و به بچه شتر ماده از شیرگرفته‌شده‌ میگویند.
پاسخ: فحاشی تا به کجاها! میبینید این فرد برای تحقیر مسلمین چگونه دروغ و توهین را با هم امیخته است؟ فاطمه یعنی برنده زیرا امید دشمنان پیامبر را که ابترش میخوانندند را قطع کرد(برید) ضمنا این اسم قبلا هم بکار میرفته مثل مادر امام علی(ع).
میگویم : فاطمه از فطم به معنای بریدن و جدا کردن است . مثلا فطمتِ الامُ طفلها به این معناست که مادر، کودک خویش را از شیر برگرفت. نویسنده سایت اسلام ستیز از خودش بچه شتر را اضافه کرده تا آن را مسخره کند.

ذبیح: به هرچارپایی که گلویش را ببرند میگویند. ذبح شده یعنی گلو بریده .
پاسخ: ذبیح اسم کامل نیست اصلش ذبیح الله است که یعنی سر بریده در راه خدا .

باقر: که از خانواده بقره می‌باشد به گاو نر چاق میگویند و اعراب جاهلی به کسی که خیلی چیز می‌فهمیده است نیز میگفته. باقرالعلوم یعنی طرف همچون گاو چیز میداند.
پاسخ: واقعا که عفت قلم ندارد این قلم بدست مزدور چراکه اگر داشت قلمش را به دلار نمیفروخت. بقره اسم جامد غیر مصدریه چطور ریشه میشه؟ باقر از ریشه ی بقر است یعنی شکاف دهنده و باقر العلوم یعنی شکاف دهنده ی علوم(باز کننده ی پیچیدگیهای علوم)

عباس: از عبس می‌آید به معنای اخمو، ترشرو، ترسناک و بدخو.
پاسخ: عباس هم از ریشه عبس نیست بلکه جامد غیر مصدریه یعنی : نگاه کردن شیر
میگویم : اگر در سطح اینترنت بگردید، ممکن است برای برخی از این اسامی معانی دیگری نیز آمده باشد چون مسلما یک واژه یک معنی ندارد ، اما آنچه مسلم است معانی نوشته شده توسط این سایت اسلام ستیز مغرضانه و به دور از واقعیت است یعنی ۱۸۰ درجه با معانی این اسامی (حالا هر کدام از آن معانی چندگانه ) فاصله دارد مثل باقر که هر کس کوچکترین آشنایی با زبان عربی داشته باشد به بیسوادی نویسنده پی میبرد. اما یکی از آن مسائل همین عباس است که به معنی اخمو هم میباشد. دلیل این نامگذاری هم به آن خاطر بود که علی (ع) میدانست که حضرت عباس (ع ) در مقابل دشمنان حق و در میدان نبرد عبوس و بسیار با هیبت خواهد بود چنانچه در ماجرای کربلا آن را دیدیم.معنی دیگر که من یافتم به معنای شیر بود.

ادامـــه دارد...
دیدگاه ها (۴)

قسمت چهارم و پایانیکاظم: از کظم می‌آید و به معنای لال بودن، ...

(سنت نام گذاری)امام صادق علیه السلام می فرمایند:لا یُولَد لَ...

قسمت دوم...متن ای میل جوابیه: "اصل این مطلب متعلق به وبلاگ م...

پس تو این همه سال چی یادمون دادن؟سلام امروز برام یک ای میل ا...

بسم الله الرحمن الرحیمپاسخ قسمت دوم : سپس برای این که برخی م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط