پارت فصل

پارت ۳۶۵فصل ۳ )

میلرزیدم و به زور راه میرفتم و با وحشت دور و برم رو
نگاه میکردم
لنگ میزدم و با وجود نفرت و عصبانیت ازش خيلي ممنونش بودم از اینکه بازوم رو نگه داشته بود و همراهیم
میکرد.
با صداي خيلي لرزوني :گفتم واقعا اینورا گرگ داره؟
جیمین مسخره گفت: بعید نیست.
قلبم ریخت..
تند و با ترس نگاش کردم
کلافه چشماشو چرخوند و گفت اخه تو کمپ تفريحي
حفاظت شده گرگ هست؟
اروم و گنگ گفت: نیست؟
لپاشو باد کرد و نفسش رو فوت کرد بیرون و
:گفت خیرخانوم نیست. تو چته امشب؟ چيزي خوردي؟ بي توجه به کنایه هاش اروم :گفتم پس صداي چي بود؟
جیمین چه میدونم برو از خودش بپرس.
با غیض گفتم مگه تو هم عضو این گروه درندگان تند خو
نيستي؟
نگاهشو با حرص کشید روم.
رفتارت خيلي شبيهشونه.. با تهدید گفت: حرفی نزن که اینجا ولت کنم برم. از ترسی که به جونم افتاد زبونم بسته شد. تنهايي واقعاً سکته میکردم.
نگران و وحشت زده به دور و برم نگاه کردم.
يه صداي پايي اومد.
هول و با لرز گفتم یه صدايي اومد..
و جفتمون وایستادیم.
گنگ گفت: چه صدايي؟
با ترس گفتم صدای پا
یه دفعه صداي جا خوردن خشاب اسلحه اي تو گوشم پیچید و یه مرد پرید جلومون و اسلحه شو سمتمون گرفت
شوکه و با ترس جیغ زدم
قلبم داشت از جا در میومد و با چشماي خيلي گشاد زل زدم
بهش.
واي..
واي خداا...
لرزم بیشتر شد.
سرتاپا مشکی پوشیده بود و حتي صورتشم پوشونده بود.
و يه.
والي..
یه اسلحه بزرگ مثل کلاش سمتمون گرفته بود.
اسلحه؟
این.. واقعیه؟
شوخیه؟
اما .. اصلا شوخي به نظر نمیرسید.
نفسم بند اومد و با ترس و وحشت در حالیکه نمیتونستم از روبروم چشم بردارم به پیرهن جیمز که کنارم بود چنگ زدم و توی مشتم گرفتمش
دستشو روي دستم گذاشت و نرم دستمو جدا کرد و تند
گفت: اروم اروم باش
و همونجور که دستمو تو دست داشت خودشو کشید جلوم و اون يکي دستش رو جلوم بالا اورد و منو کشید پشت خودش و جدي بلند گفت کي هستي؟ اسلحه چرا؟
اي خداا..
دیدگاه ها (۷۵)

。⁠)⁩ عشق آغشته به خون (。☬⁠。⁠)⁩(。☬⁠。⁠)⁩پارت ۷۵ (。☬⁠。⁠)⁩آروم ...

。⁠)⁩ عشق آغشته به خون (。☬⁠。⁠)⁩(。☬⁠。⁠)⁩پارت ۷۵ (。☬⁠。⁠)⁩آروم ...

ظهور ازدواج )( پارت ۳۶۳فصل ۳ )خونم به جوش اومد و دندونامو ب...

ظهور ازدواج )( پارت ۳۶۲ فصل ۳ )اعصابم خرد شد و بازومو بغل ک...

ظهور ازدواج )( پارت ۳۶۹ فصل ۳ )سرشو کج کرد سمتم.با اشك جمع ش...

ظهور ازدواج )( فصل سوم ) پارت ۴۹۶انگار تمام اعضا و جوارح داخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط