the end of time after him part 29
توماس ویو : که پاتریشیا برگشت و با یه ضربه به پهلوی چپم منو رو زمین انداخت اصلا یادم نبود که پاتریشیا قهرمان مسابقات کشوری تکواندو بوده .
پاتریشیا : آهای چیکار میکنی
توماس : راستش من فقط بغلت کردم
پاتریشیا : جالبه چرا وقتی آخرالزمان شده همه عشقشونو پیدا میکنن پنی و فلیکس ، ناتاشا و لوکاس چون بهت گفتم عزیزم و بهت توجه کردم اینجوری میکنی
توماس : ببخشید دیگه تکرار نمیکنم
پاتریشیا: افرین حالا برو بقیه بچه هارو پیدا کن شیر فهم شد
توماس باشه رفتم
پاتریشیا : صبر کن بیا امشب مهمونی بگیریم بعد اون همه کشتار و جنگ و دوری از خانواده واقعا حالمو خوب میکنه
ناتاشا : واووو این عالیه
توماس : تو چجوری اومدی داخل ترسیدم
ناتاشا : همه بچه ها اومدن داخل
توماس : ولی من که چیزی نگفتم بهتون که اینجا آمنه
ناتاشا : مهم نیست بیاید پایین
توماس : باشه
چند لحظه بعد
ناتاشا : خب بچه ها باید بهم بگید که هرکدومتون قدرتش چیه تا بتونم نقشه بریزم که چجوری چند روز رو اینجا دووم بیاریم
ساشا : من آب و هوا رو کنترل میکنم
پنی : منم حیوانات
توماس : من جادوگرم راستش با ترکیب کردن چند تا چیز میتونم جادو کنم
پاتریشیا : راستش منم قدرت زیادی دارم میتونم ۳ تا درخت رو باهم دیگه بلند کنم
لوکاس: منم که گرگینه ام
فلیکس : من یه الف ام احتمالا خودتون فهمیدید دیگه
اشلی : منم درمان گر
جیمیز : منم اجسام رو به ذهنم تکون میدم
ناتاشا ویو : داشتم نقشه میکشیدم تا اینکه ...
پاتریشیا : آهای چیکار میکنی
توماس : راستش من فقط بغلت کردم
پاتریشیا : جالبه چرا وقتی آخرالزمان شده همه عشقشونو پیدا میکنن پنی و فلیکس ، ناتاشا و لوکاس چون بهت گفتم عزیزم و بهت توجه کردم اینجوری میکنی
توماس : ببخشید دیگه تکرار نمیکنم
پاتریشیا: افرین حالا برو بقیه بچه هارو پیدا کن شیر فهم شد
توماس باشه رفتم
پاتریشیا : صبر کن بیا امشب مهمونی بگیریم بعد اون همه کشتار و جنگ و دوری از خانواده واقعا حالمو خوب میکنه
ناتاشا : واووو این عالیه
توماس : تو چجوری اومدی داخل ترسیدم
ناتاشا : همه بچه ها اومدن داخل
توماس : ولی من که چیزی نگفتم بهتون که اینجا آمنه
ناتاشا : مهم نیست بیاید پایین
توماس : باشه
چند لحظه بعد
ناتاشا : خب بچه ها باید بهم بگید که هرکدومتون قدرتش چیه تا بتونم نقشه بریزم که چجوری چند روز رو اینجا دووم بیاریم
ساشا : من آب و هوا رو کنترل میکنم
پنی : منم حیوانات
توماس : من جادوگرم راستش با ترکیب کردن چند تا چیز میتونم جادو کنم
پاتریشیا : راستش منم قدرت زیادی دارم میتونم ۳ تا درخت رو باهم دیگه بلند کنم
لوکاس: منم که گرگینه ام
فلیکس : من یه الف ام احتمالا خودتون فهمیدید دیگه
اشلی : منم درمان گر
جیمیز : منم اجسام رو به ذهنم تکون میدم
ناتاشا ویو : داشتم نقشه میکشیدم تا اینکه ...
- ۲.۸k
- ۲۵ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط