part

part ¹⁶

اون شخص تهیونگ بود
ا.ت : عاممم هیچی چیز مهمی نیست
تهیونگ : اوکی ببینم توهم ستاره ماه دوست داری
ا.ت : آره حس آرامش بهم میده
تهیونگ : منم اینطوری هستم
ا.ت : هوم عاممم تهیونگ
تهیونگ : بله
ا.ت : خب....خب جیمین چه آدمی هست
تهیونگ : جیمین پسر خوبی هست وفادار هست و قلب پاکی داره و مهربون ولی نشون نمیده اما تو کارش خیلی جدی هست و از نظر من وقتی عصبانی بشه میشه ترسناک ترین آدم جهان
ا.ت : اوکی
تهیونگ : میتونم ازت یک سوالی بکنم
ا.ت : بپرس
تهیونگ : خب چرا داری همچین سوالاتی از من میپرسی
ا.ت : خب
تا میخواستم جواب تهیونگ رو بدم یک دفعه صدای آشنایی شنیدم اون جیمین بود

ویو جیمین

وقت شام بود رفتم سمت اتاق ا.ت در زدم اما کسی جواب نداد پس در را باز کردم ا.ت روی تخت نبود رفتم داخل اتاق را دیدم اما نبود داشتم از بغل پنجره رد میشدم که دیدم تهیونگ و ا.ت تو حیاط هستن و دارن حرف میزنن
باعث شد خیلی خیلی عصبانی بشم سریع سمت حیاط رفتم و صداشون زدم

جیمین : ا.ت تهیونگ بیان شام حاظره
بلند شدن و اومدن سمت در تهیونگ رفت داخل تا ا.ت میخواست بره داخل مچ دستش رو گرفتم و بردم تو اتاق کناره خودم

ا.ت : ول کن جیمین چه کار میکنی
جیمین ا.ت چسبوند به دیوار و تو فاصله ۲ میلی متر ا.ت وایساد قشنگ نفس های داغ ا.ت میخورد به جیمین و نفس های داغ جیمین میخورد به ا.ت
جیمین : ...........




سلام بچه ها اینم از پارت ۱۶ امیدوارم خوشتون بیاد و چهارشنبه سوری تون مبارک باشه🤩🎆✨
من درسته تعطیل شدم ولی کارام صد برابر شده هر وقت وقت کنم پارت ها رو میزارم چون واقعا وقت ندارم خیلی ببخشید😊
خب تا پارت بعد رو بزارم فعلا🔮🍷




#فیک
#سناریو
#کیم‌نامجون #کیم‌سوکجین #مین‌یونگی #جانگ‌هوسوک #پارک‌جیمین #کیم‌تهیونگ #جئون‌جونگ‌کوک #بی‌تی‌اس

■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■