کوروش بزرگ در شاهنامه فردوسی
کوروش بزرگ در شاهنامه فردوسی
با وجود پژوهشهای ارزشمند، درباره شاهنامه و تاریخ مدون ایران، هنوز عدهای بیان میکنند که نام کوروش و هخامنشیان در شاهنامه نیامده است! حتی برخی از این گفتهها بهره میبرند و به کوروش ستیزی میپردازند.
مشخص نیست از چه رو این حساسیت تا این حد برای کوروش وجود دارد؛ در حالی که نام بسیاری از پادشاهان ایران که وجود آنها در تاریخ ایران به اثبات رسیده، به صورت مستقیم و دست نخورده در شاهنامه نیامده است.
در ادامه خواهیم دید که روایتهای مربوط به کوروش در جای جای شاهنامه به چشم میخورد و میتوان گفت یاد و خاطره کوروش با نامهایی مانند کیخسرو یا فریدون در شاهنامه ثبت شده است. تعجب آور است که برخی اسکندر شاهنامه را همان الکساندر مقدونی میدانند اما کوروش را کیخسرو نمیدانند!
اسطورهها چگونه شکل میگیرند؟!
قبل از ورود به بحث اصلی، این نکته را یادآور میشویم که شاهنامه علاوه بر آنکه ارزش ویژهای در ادبیات و زبان فارسی دارد، از نظر اسطورهای هم بسیار مهم است. نباید فراموش کنیم که در شاهنامه، ما با اسطورهها سر و کار داریم.
پژوهشگران زیادی به موضوع اسطوره پرداختهاند که میرچا ایلیاده یکی از سرشناس ترین آنها است. این اسطوره شناس سرشناس، در نوشتههای خود به مفهومی به نام «حافظه جمعی» اشاره میکند و درباره چگونگی شکل گیری اسطورهها مینویسد:
یاد یک واقعه تاریخی و یا یک شخص «حقیقی»، حداکثر بیش از دو یا سه قرن در حافظه جمعی مردمان باقی نمیماند. چون برای حافظه جمعی دشوار است که حوادث فردی و سرگذشت اشخاص «حقیقی» را به یاد بسپارد. شاید بتوان گفت که حافظه عامه به شخصیتهای تاریخی دورانهای جدید، معنی و اعتباری میبخشد که بایسته آنهاست (ایلیاده، ۱۳۹۳: ص ۵۸-۵۹).
با وجود پژوهشهای ارزشمند، درباره شاهنامه و تاریخ مدون ایران، هنوز عدهای بیان میکنند که نام کوروش و هخامنشیان در شاهنامه نیامده است! حتی برخی از این گفتهها بهره میبرند و به کوروش ستیزی میپردازند.
مشخص نیست از چه رو این حساسیت تا این حد برای کوروش وجود دارد؛ در حالی که نام بسیاری از پادشاهان ایران که وجود آنها در تاریخ ایران به اثبات رسیده، به صورت مستقیم و دست نخورده در شاهنامه نیامده است.
در ادامه خواهیم دید که روایتهای مربوط به کوروش در جای جای شاهنامه به چشم میخورد و میتوان گفت یاد و خاطره کوروش با نامهایی مانند کیخسرو یا فریدون در شاهنامه ثبت شده است. تعجب آور است که برخی اسکندر شاهنامه را همان الکساندر مقدونی میدانند اما کوروش را کیخسرو نمیدانند!
اسطورهها چگونه شکل میگیرند؟!
قبل از ورود به بحث اصلی، این نکته را یادآور میشویم که شاهنامه علاوه بر آنکه ارزش ویژهای در ادبیات و زبان فارسی دارد، از نظر اسطورهای هم بسیار مهم است. نباید فراموش کنیم که در شاهنامه، ما با اسطورهها سر و کار داریم.
پژوهشگران زیادی به موضوع اسطوره پرداختهاند که میرچا ایلیاده یکی از سرشناس ترین آنها است. این اسطوره شناس سرشناس، در نوشتههای خود به مفهومی به نام «حافظه جمعی» اشاره میکند و درباره چگونگی شکل گیری اسطورهها مینویسد:
یاد یک واقعه تاریخی و یا یک شخص «حقیقی»، حداکثر بیش از دو یا سه قرن در حافظه جمعی مردمان باقی نمیماند. چون برای حافظه جمعی دشوار است که حوادث فردی و سرگذشت اشخاص «حقیقی» را به یاد بسپارد. شاید بتوان گفت که حافظه عامه به شخصیتهای تاریخی دورانهای جدید، معنی و اعتباری میبخشد که بایسته آنهاست (ایلیاده، ۱۳۹۳: ص ۵۸-۵۹).
- ۳.۰k
- ۲۴ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط