شهیدانه

#شهیدانه

توی اوج درگیری با تکفیری ها در خان طومان بودیم. تلفات زیادی از دشمن گرفته بودیم دشمن هم تلفاتی هرچند کم و به تعداد انگشتان یک دست از ما گرفتند.
نیروهای فاطمیون روحیه شان را از دست داده بودند و نیاز به تجدید روحیه داشتند.
در آن وضعیتِ درگیری ها و تیراندازی هیچکس فکرش را نمی کرد که ناگهان سیدرضا فریاد بزند:(( آقا! مسئول چای اینجا کیه؟ یکی بره یه کتری آب بار بذاره می‌خوایم چای دم کنیم.))
همه خندیدند.
همیشه از این شوخ‌طبعی های به‌موقع، به‌جا و سنجیده داشت...

📚 طاهر خان طومان #شهید_سیدرضا_طاهر ❤ ️ #مدافع_سبزحرم
دیدگاه ها (۱)

هر صبحزندگی برای ادامه پیدا کردنبه دنبال بهانه می‌گرددو چه ب...

از بچگی خیلی باخـدا دوست بود!تو سن ۴-۵ سالگی یکبار که وارد ...

السلام علیک یا اباعبداللهروزی که بـا سلامِ تو آغاز می شودتا ...

صبح دستان تو و خیر فقط روی تو است ای جدااز همه عالم ، نفسِ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط