دوپارتیتهیونگ

#دوپارتی‌تهیونگ
درخواستی

Only me and only you

"مثل همیشه من برن...":rose

"اه بلاخره اومدی":tea

"هی.. تو ک...":rose

"اینش مهم نیست. مهم اینه که من زودتر از تو به اینجا رسیدم پرنسس":tea

موهاش رو باز کرد.

"اه... چی ازم میخوای یا.. چه کاری برات انجام بدم؟":tea

گل رزی که داخل دستاش بود رو به سمت موهای رز برد و بینشون گذاشت.

"گل رز به زیبایی چهرت و به سرخیه لبات! برازندته!":tea

گونه‌هاش سرخ شدن. تهیونگ موهایی که روی صورت رز ریخته بود رو پشت گوشش داد.

"چیزی که من ازت میخوام.. احساساتته":tea

"چی؟":rose

"میخوام احساساتت متعلق به من باشه. همونطور که احساسات من متعلق به توئه":tea

"خب.. این خیلی یهویی بود! م..من":rose

"نیازی نیست عجله کنی. فقط میخوام بدونم..
چه احساسی نسبت بهم داری":tea

"من...":rose

"توهم.. دوستم داری؟":tea

لب‌هاش رو گاز گرفت. ضربان قلبش بالا رفت.

"من.. دوستت دارم شاهزاده کیم!":rose

چشم‌هاش برق زدن. لبخند بزرگی رو لب‌هاش نشست و دستش رو دراز کرد.

"اجازه دارم؟":tea

دست‌هاش رو داخل دست‌های بزرگ و مردونه تهیونگ جا داد.

"البته":rose

'قدم زدن زیر آسمون آبی همراه با کسی که دوستش داری قشنگه...
مگه نه.. پرنسس؟..'

"The end?"
_____
دارم تصمیم میگیریم درباره ژانر فیک تجدید نظر کنم
به فیک‌های سلطنتی علاقه دارین درسته؟
دیدگاه ها (۱۱)

#دوپارتی‌جونگ‌کوکp¹"⁵⁰⁵""احساس میکنم نمیشه ادامش داد... یعنی...

#دوپارتی‌جونگ‌کوکp²"⁵⁰⁵"تلفن قطع شد... دستش رو گذاشت رو قلبش...

#دوپارتی‌تهیونگدرخواستیOnly me and only you"وایسا":rose"چی ش...

𝕔𝕦𝕣𝕚𝕠𝕤𝕚𝕥𝕪𝕔𝕙𝕒𝕡𝕥𝕖𝕣:²𝕡𝕒𝕣𝕥:²⁸"اینجا چیک....":𝔼𝕝𝕚𝕫𝕒"الیزا هیچ چیز...

black flower(p,249)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط