صدای خسته ای به گوش مرسد

صدای خسته ای به گوش ميرسد...
از گرامافونی كه...
يادگار جوانيه پيرمرد است...!!
خستگی را ميشود از نگاهش...
از آهنگی كه گوش ميدهد...
از طرز قدم زدنش...
از تعريف كردن خاطراتش ...
به خوبی حس كرد...!
مردی كه خيلی زود ...
به او لقب پيرمرد دادند...
حقش نبود كه به اين زودی ها...
او را در رده ی آدم های اسقاطی
قرار دهند...!
روزگار است دیگر...
خیلی زود دلش را میزنی و...
میشوی همان کهنه ای که ...
با حضور نو ...
دل آزار میشود...!!!
دیدگاه ها (۱)

یک ایه از دو چشمت اعجازها نمایداین بعثت دوباره تا عرش میکشان...

‌عذر گناه من همه چشمان مست اوست…

بعضی صداها راباید در آغوش گرفتمثلِ یڪ «دوستت دارم» از زبانِ ...

لعنت به فضای مجازی و آنلاین بودن هامعتاد شده ام به چک کردنت....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط