ادامه پارت ۱۲۵
وقتی آرایش هم کامل شد، همه آماده شدن و با گامهای مطمئن به سمت بار حرکت کردن. نور عصرگاهی از پنجرههای مغازهها رد میشد و سایهها روی پیادهرو بازی میکردن، ولی حس گروه، پرانرژی و شاد بود. ات و جونگکوک کمی جلوتر از تهیونگ و جونگسو حرکت میکردن، نگاههای کوتاه و معنادارشون همچنان برقرار بود، و همین سکوت و تماسهای ظریف، حس نزدیکی عمیق بینشون رو تقویت میکرد.
- ۳.۶k
- ۲۳ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط