مصحف نوری و در واژه و معنا تازه

مصحف نوری و در واژه و معنا تازه
وحی آیات تو هر لحظه و هرجا تازه

هرچه تکرار شود، نام تو تکراری نیست
ما و شیرینی این شورِ سراپا تازه

و جهان داغ تو را تازه نگه‌داشته است
نه! نگه‌داشته داغ تو جهان را تازه

موج در موج به سر می‌زند و می‌گرید
مانده داغ لب تو بر دل دریا تازه

آه ای تشنۀ افتاده به هامون، زخمی
آه ای زخم تو در غربتِ صحرا تازه

تازه می‌خواست کمی معرکه آرام شود
نعل‌ها تازه شد و داغ دل ما تازه

کاروان رفت به مهمانی کوفه که در آن
کوچه در کوچه شود غربت مولا تازه

کاروان رفت به مهمانی شام، آه از شام
زخم‌ها کهنه ولی زخم زبان‌ها تازه

کاروان رفت ولی راه تو در عالم ماند
با شکوه قدم زینب کبری تازه

ای که امروزِ جهان مات شکوه تو شده‌ست
مانده غوغای تو در جلوۀ فردا تازه

تا که غم هست و حرم هست و علم هست و قلم
جلوۀ توست در آیینۀ دنیا تازه
دیدگاه ها (۱)

عاشورافریادیست رسااز حلقوم بریده تاریخخطبه خطبه اشکبر گونه ه...

✨ امشبی را شه دین 🎪 در حرمش مهمان استعصر فردا بدنش زیر سم اس...

#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله_الحسین_🖤

با هر تازیانه ای بغض می کرد و زیر لب می گفت:اگر #عمو بود نمی...

شده ام در قفس خاطره ها زندانیدردم این است که هم دردی و هم در...

<><><><><><><><><><>﷼ نامه ای به جهان !!گفته بودی که بیایی ت...

قسمت بیست سوم / ۲۳ <><><><><>><>>><><>><><><>﷼ بسمه رب الحسی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط