اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد
اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد
پارت ۸
ویو جونگ کوک: دوباره با مامانم خانم بحثم شده بود از خونه زدم بیرون به
سمت رودخانه هان رفتم ماشینم زدم کنار و شروع کردم سیگار کشیدن
فقط یکم خواستم تنها باشم که صدای گریه یک نفر بلند شد
چشمام با حرص رو هم گذاشتم و نگاهم به کسی که داشت
گریه می کرد دادم بازم همون دختر اهههه دختره رو مخ چرا اینقدر گریه می کنه
این اهمق چرا بالای نرده پل ایستاده نکنه می خواد خود کشی کنه
الان حتماً یکی جلوش می گیره؟ .... انگاری قرار نیست کسی کمکش کنه
ولی با آخرین دادی که زد و پرید وقتی دیدم کسی به کمکش
نمی ره سریع به سمتش دویدم و پشت سرش پریدم سریع خودم
بهش رسوندم داخل آب بغلش کردم و کشیدمش روی سطح آب بی هوش
شده بود وقتی داخل سطح آب بغلش کردم انگار هیچی بغلم نبود
سریع به سمت خشکی کشوندمش بغلش کردم روی زمین گذاشتمش
هنوز بی هوش بود با دستام روی سطح قفسه سینه اش فشار می آوردم
تا آب هایی که قورتش رفته بالا بیاره ولی اصلأ نشد شروع کردم تنفس
مصنوعی دادن الان تقریبا برای بار دهم انجام دادم ولی فایده نداشت
با نا امیدی برای بار آخر تلاش خودم کردم که شروع کرد نفس کشیدن
آروم بغلش کردم و به سمت بالای پل حرکت کردم رسیدم بالا
گذاشتمش داخل ماشین از پشت ماشین پتویی روش انداختم وسایلش
از لبه جایی که پریده بود برداشتم و.................
بچهها تازه فهمیدم مدرسه تعطیله الان پارت گذاشتم اینکه اگه این پست به ۳۰ برسه لایکهاش و کامنتم زیاد باشه امشب پارت بدم میذارم بچهها مجبور شدم اینو بگم آخه هیچ حمایتی نداریم ه من دارم خودمو پاره میکنم تا پیج بره بالا
راستی لطفاً زیر سنجاقک جدید کامنت خالی بزارید سنجاق جدید کاور همین رمانه من دیگه نمیتونم هر دفعه بهتون بگم دیگه انتخاب با خودتونه هرکی میخواد خبردار بشه از پارسا انجام بده
پارت ۸
ویو جونگ کوک: دوباره با مامانم خانم بحثم شده بود از خونه زدم بیرون به
سمت رودخانه هان رفتم ماشینم زدم کنار و شروع کردم سیگار کشیدن
فقط یکم خواستم تنها باشم که صدای گریه یک نفر بلند شد
چشمام با حرص رو هم گذاشتم و نگاهم به کسی که داشت
گریه می کرد دادم بازم همون دختر اهههه دختره رو مخ چرا اینقدر گریه می کنه
این اهمق چرا بالای نرده پل ایستاده نکنه می خواد خود کشی کنه
الان حتماً یکی جلوش می گیره؟ .... انگاری قرار نیست کسی کمکش کنه
ولی با آخرین دادی که زد و پرید وقتی دیدم کسی به کمکش
نمی ره سریع به سمتش دویدم و پشت سرش پریدم سریع خودم
بهش رسوندم داخل آب بغلش کردم و کشیدمش روی سطح آب بی هوش
شده بود وقتی داخل سطح آب بغلش کردم انگار هیچی بغلم نبود
سریع به سمت خشکی کشوندمش بغلش کردم روی زمین گذاشتمش
هنوز بی هوش بود با دستام روی سطح قفسه سینه اش فشار می آوردم
تا آب هایی که قورتش رفته بالا بیاره ولی اصلأ نشد شروع کردم تنفس
مصنوعی دادن الان تقریبا برای بار دهم انجام دادم ولی فایده نداشت
با نا امیدی برای بار آخر تلاش خودم کردم که شروع کرد نفس کشیدن
آروم بغلش کردم و به سمت بالای پل حرکت کردم رسیدم بالا
گذاشتمش داخل ماشین از پشت ماشین پتویی روش انداختم وسایلش
از لبه جایی که پریده بود برداشتم و.................
بچهها تازه فهمیدم مدرسه تعطیله الان پارت گذاشتم اینکه اگه این پست به ۳۰ برسه لایکهاش و کامنتم زیاد باشه امشب پارت بدم میذارم بچهها مجبور شدم اینو بگم آخه هیچ حمایتی نداریم ه من دارم خودمو پاره میکنم تا پیج بره بالا
راستی لطفاً زیر سنجاقک جدید کامنت خالی بزارید سنجاق جدید کاور همین رمانه من دیگه نمیتونم هر دفعه بهتون بگم دیگه انتخاب با خودتونه هرکی میخواد خبردار بشه از پارسا انجام بده
- ۱۳.۶k
- ۱۹ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط