ᴵⁿ ᵗʰᵉ ᵃʳᵐˢ ᵒᶠ ᵐʸ ᵏⁱⁿᵍ
پدرش با لحنی رسمی و محکم گفت:
– «دختر پادشاه سه جونگ را بر تو برگزیدم. این وصلت به نفع سلطنت و اتحاد کشور است.»
مینهو دستهاش را مشت کرد و لحظهای به زمین نگاه کرد. بعد نفس عمیقی کشید و با صدایی آرام ولی محکم پاسخ داد:
– «پدر، میدونم این ازدواج برای حفظ اتحاد سیاسی مهمه، اما من باید به چند نکته اشاره کنم که نمیتونم نادیدشون بگیرم.»
پادشاه چشمانش را تنگ کرد و سرش را به نشانه گوش دادن کمی خم کرد.
مینهو ادامه داد:
– «اول، دختر سه جونگ با سیاستهای پدرش کاملاً همسوست، و ما در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری به اصلاحات و نوآوری نیاز داریم. این وصلت ممکن است ما را بیشتر در باتلاق سیاستهای قدیمی غرق کند.»
– «دوم، من نمیتوانم به زنی که هیچ علاقهای به من ندارد، قول وفاداری بدهم. این وصلت نه تنها باعث شکست شخصی من میشود، بلکه ممکن است باعث بیثباتی بیشتر در دربار شود.»
مینهو لحظهای مکث کرد و با نگاه نافذش ادامه داد:
– «سوم، من باید تاج و تخت را با خرد و حکمت اداره کنم، نه با پیمانهایی که صرفاً از روی مصلحت سیاسی بسته شدهاند. اگر بخواهیم حکومت پایدار باشد، باید بیشتر از گذشته به دلهای مردم نزدیک شویم.»
پادشاه با لحنی سرد پاسخ داد:
– «تو هنوز نمیفهمی بزرگی تاج و تخت چیه، پسر.»
مینهو بدون ترس گفت:
– «اما من میفهمم که تنها با قلبهای شکسته نمیشه سلطنت را نگه داشت. و من نمیخواهم جزئی از آن باشم.»
پادشاه نگاه سنگینی به او انداخت…
#استری_کیدز #چان #لینو #چانگبین #هیونجین #هان #فلیکس #سونگمین #جونگین
– «دختر پادشاه سه جونگ را بر تو برگزیدم. این وصلت به نفع سلطنت و اتحاد کشور است.»
مینهو دستهاش را مشت کرد و لحظهای به زمین نگاه کرد. بعد نفس عمیقی کشید و با صدایی آرام ولی محکم پاسخ داد:
– «پدر، میدونم این ازدواج برای حفظ اتحاد سیاسی مهمه، اما من باید به چند نکته اشاره کنم که نمیتونم نادیدشون بگیرم.»
پادشاه چشمانش را تنگ کرد و سرش را به نشانه گوش دادن کمی خم کرد.
مینهو ادامه داد:
– «اول، دختر سه جونگ با سیاستهای پدرش کاملاً همسوست، و ما در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری به اصلاحات و نوآوری نیاز داریم. این وصلت ممکن است ما را بیشتر در باتلاق سیاستهای قدیمی غرق کند.»
– «دوم، من نمیتوانم به زنی که هیچ علاقهای به من ندارد، قول وفاداری بدهم. این وصلت نه تنها باعث شکست شخصی من میشود، بلکه ممکن است باعث بیثباتی بیشتر در دربار شود.»
مینهو لحظهای مکث کرد و با نگاه نافذش ادامه داد:
– «سوم، من باید تاج و تخت را با خرد و حکمت اداره کنم، نه با پیمانهایی که صرفاً از روی مصلحت سیاسی بسته شدهاند. اگر بخواهیم حکومت پایدار باشد، باید بیشتر از گذشته به دلهای مردم نزدیک شویم.»
پادشاه با لحنی سرد پاسخ داد:
– «تو هنوز نمیفهمی بزرگی تاج و تخت چیه، پسر.»
مینهو بدون ترس گفت:
– «اما من میفهمم که تنها با قلبهای شکسته نمیشه سلطنت را نگه داشت. و من نمیخواهم جزئی از آن باشم.»
پادشاه نگاه سنگینی به او انداخت…
#استری_کیدز #چان #لینو #چانگبین #هیونجین #هان #فلیکس #سونگمین #جونگین
- ۳.۶k
- ۱۸ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط