بوی غربت میدهم وقتی که یارم نیستی

بوی غربت میدهم وقتی که یارم نیستی

اوج رخوت میشوم وقتی کنارم نیستی

درد حاصل میشود درانتهای شهر دل

کوچه غمگین میشود وقتی بهارم نیستی

ذهن درگیر و دگر تابی ندارم دلبرا

از چه در این بی کسی صبرو قرارم نیستی

هر چه در پیمانه دل خون شد از زهر فراق

در فراغ ای بهترین تو هم جوارم نیستی

صبح پنهان شد ولی شب راکب ذهن وخیال

در هوای این پیاده هم سوارم نیستی

دیگ دل جوشید اما عمر ما پایان نداشت

ایستگاه آخرین بود هم قطارم نیستی


#fuoad
دیدگاه ها (۱۳)

دروغه......که میگن یه تار موتو با دنیا عوضنمیکنم...پاش بیفته...

#صبح را زودتر از همه گنجشک ها آغاز می کنم... بیدار می شوم تا...

درد بی درمان من بودی و درمانم شدیآمدی این بار دیگـر ...

اجازه هست که تو را شما صدا بزنم؟برای یک دقیقه تو را خدا صدا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط