مناسبات ما/مناسبات بزرگان

از کودکی، فرزند پدری سیاستمدار و یک مسئول سیاسی بودم.
برایم این حقیقت از کودکی روشن بود که اهل سیاست، پشت تریبون به هم می‌پرند، هم را می‌زنند اما شبش، در مهمانی بگو بخندشان پابرجاست.
خلاصه آنکه دعواها حقیقی‌نیست.
کمی بعدتر، به مناسبت فرزندی همان پدر که از قضا روحانی ای وارسته و به معنای حقیقی کلمه، روحانی است با فضای اهل علم روبرو شدم.
اهل علم، در دهان مردم شاید مخالف هم باشند، مثلا فلانی فلان نظر را دارد و فلانی برعکسش. اما همین دو نفر باهم تعاملات جدی و نزدیک دارند.
سید محمدخاتمی، دارای حداقل چهار ضله شخصیتی است؛ سیاستمدار برجسته است، اصلاح‌طلب و متهم به دخالت در فتنه ۸۸ است، یک روحانی درس خوانده است و فیلسوف است.
منِ انسان کفِ خیابانِ حزب اللهی، ضلع دوم را فقط می‌بینم اما آن رجل سیاسی، ضلع اولش را می بیند. یک روحانی عالم، ضلع سومش را می بیند و یک فیلسوف غربی ضلع چهارمش را.
این است که او هم با حداد عادل تعامل دارد، هم با شیخ حسین انصاریان و هم با محمدرضا عارف.
ب
یا برای مثال سید صادق شیرازی با آیت الله شبیری زنجانی مرجع تقلید دیدار می‌کند.
این، نه از بدی آنهاست و نه چیز دیگر؛ تعامل اهل علمی است با اهل علم دیگر.
قدرت درک این مقوله، شما را از خیلی از قضاوتهای نادرست نسبت به تعاملات بزرگان نجات خواهد داد.
#شیخ_حسین_انصاریان #سید_محمد_خاتمی
دیدگاه ها (۱۲)

آنچه شاخصه امام بود

سرماخوردن و احساساتش

حلقه گیسو

ازدواج

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط