می خرامد غزلی تازه در اندیشه ما

می خرامد غزلی تازه در اندیشه ما
شاید آهوی تو رد می شود از بیشه ما

دانه ی سرخ اناریم و نگه داشته اند
دل چون سنگ تو را در دل چون شیشه ما

اگر از کشته ی خود نام و نشان می پرسی
عاشقی شیوه ما بود و جنون پیشه ما

سرنوشت تو هم ای عشق فراموشی بود
حک نمی کرد اگر نام تو را تیشه ما

ما دو سرویم در آغوش هم افتاده به خاک
چشم بگشا که گره خورده به هم ریشه ما

#فاضل_نظری
#عاشقانه_های_پاک #عاشقانه #عشق #فکر
دیدگاه ها (۳)

همچون انار، خونِ دل از خویش میخوریمغم پروریم؛ حوصله ی شرحِ ق...

هنوز گوئی آنجا که دی قدم زده ایمبه خاک نم زده ی باغ جای پای ...

#فکر_نو#بسیج_سایبری وای بر آنهایی که زبانشان از داعش خطرناکت...

در کلاس حفظ تقوا و شرف دختران درند و چادر چون صدف  بهترین سر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط