امروز آزمایشگاه مدرسمون آتیش گرفت خیلی بد بود از ترس پاه

امروز آزمایشگاه مدرسمون آتیش گرفت خیلی بد بود از ترس پاهمو حس نمیکردم از یه طرف هم نگران بودم دخترا برن چیزشون بشه افتضاح بود..
دیدگاه ها (۰)

از زندگی کردن خیلی خسته شدم دوستم دارم بمیرم کاش جرعت خودکشي...

او میخندید ولی ....چشمانش گویای چیز دیگری بود.

..‌.

ای وای🖤 هر تیکه که از این جنگل میسوزه یه تیکه از وجود ما هم ...

ویو کوک-حالا اسمت چیه؟÷به تو چههیچ پری جرعت نکرده بود این حر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط