دیگر نخواهم گشت عاقل چای لطفا

دیگر نخواهم گشت عاقل، چای لطفا..!
من ، یاد تو ، افکار باطل، چای لطفا..!

تلخ است کام من شبیه قهوه ی ترک
غمباد جا خوش کرده در دل، چای لطفا ..!

میگردم عمری مثل آهوی پریشان
دنبال تو منزل به منزل ، چای لطفا..!

دکتر برای درد قلبم نسخه پیچید
بی دارچین، با اندکی هل، چای لطفا..!

تو، هم چنان از خاطراتم می گریزی
من،فکر و ذهنم بر تو مایل ، چای لطفا ..!

خم شد غرورم زیر پای بی محلیت
من له شدم، اما چه حاصل ؟ چای لطفا..!

وقتی که دست از آرزویت برندارد
باید گرفت این قلب را گل ، چای لطفا..!

دیگر بریدم از تمام دلخوشی ها
مبهوت و گیج و منگ و غافل ، چای لطفا..!

سیرم من از دنیا و از نامردمی هاش
اصلا کمی زهر هلاهل ....چای لطفا..!

#نفیسه_سادات_موسوی
دیدگاه ها (۲)

در شهر عشق رسم وفا نیست، بگذریمیارای گفتن گله‌ها نیست، بگذری...

#اول_مهرپاییز هم پاییزهای قدیمهنوز نیامده عطرشان شهر را برمی...

شعر می‌گوییم و ذهن خشک را تر می کنیمخویش را با حافظ و سعدی ب...

ســکـوتـــــم رو دوسـتـــــ دارم ،چـــــون در آن گـلـه ای نـ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط