دستانت را میگشایی

دستانت را می‌گشایی،
گره تاریکی می‌گشاید
لبخند می‌زنی، رشته‌ی رمز می‌لرزد
می‌نگری، رساییِ چهره‌ات حیران می‌کند
بیا با جاده‌ی پیوستگی برویم

#سهراب_سپهری

🌱🦋
دیدگاه ها (۰)

گاهی اوقات لازم استگوشه‌ی دنجی بروی و با خودت خلوت کنی... جا...

آن‌هایی که به جزئیات کوچکی درموردِ من که خودم متوجّه آن‌ها ن...

من نيز چو خورشيد دلم زنده به عشق استراه دل خود را نتوانم كه ...

دل، بار گِران است،ببرمالِ تو باشد ...#سیدمهدی_موسوی♥️

چند پارتی(جونگ کوک/ات)part3

رمان j_k

عشق مسیر مستقیم نیست یک سال بعد...دست‌هایم را که به هم گره ز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط