عقل و غرور

عقل و غرور

۱- عقل به تو می گوید که تو چنین کردی و چنان هستی و این دیوانگی است. ولی غرورت می گوید که اصلا چنین نیست و این عقل توست که دیوانه است. بالاخره عقل جا می زند و تعطیل می شود و غرور به فرماندهی جنون بر تو حکمفرما می گردد. و بدینگونه است که آدمها در حالیکه همه دیوانه اند احساس نبوغ و عرفان می کنند و عقل در فراموشخانه وجدان دفن می گردد. اینست وضع انسان مدرن.. ..

۲- "تو پول داری، خانه داری، ماشین داری، همسر و فرزند داری، مدرک داری، علم داری، منصب داری و ... پس هر کاری که بکنی درست است و عین عقل است." این است نجوای شیطان در ذهن انسان که غرور نامیده می شود که عقل را تعطیل می کند. آنکه بودن خود را بواسطه داشتن ها تعریف می کند از عقل ساقط می شود زیرا عقل نور وجود است و داشتن، نبودن است.

از کتاب نامه های عرفانی استاد علی اکبر خانجانی - نامه سی و سوم