فساد محمدرضا پهلوی علی شهبازی یکی از نیروهای گارد شاهن

فساد محمدرضا پهلوی(5) علی شهبازی یکی از نیروهای گارد شاهنشاهی و سرتیم محافظ شاه، کسی که تا پایان عمر، در خارج از کشور، مغرب، پاناما، آمریکا و مصر او را ترک نکرد، در خاطرات خود، پرده از شبکه‌ای برمی‌دارد که برای فساد و زن‌بازگی شاه فعالیت می‌کردند.

او معتقد است از وقتی که علم وزیر شد، در وزارت دربار «تشکیلاتی ویژه برای سرگرمی شاه درست کرده بود که اعضای آن سازمان عبارت بودند از خود علم، افسانه رام، سیروس پرتوی، امیر متقی، ابوالفتح آتابای، کامبیز آتابای، هرمز قریب، سلیمانی، سرهنگ جهان‌بینی، عباس حاج‌فرجی، حسین حاج‌فرجی، ابوالفتح محوی، خانم آراسته و سرهنگ اویسی، تعدادی خارجی هم با آنها همکاری داشتند.

این تشکیلات یک بودجه سرسام‌آور داشت.» او در مورد وظیفه این تشکیلات می‌گوید: «کارشان این بود که خانم‌های شوهردار و دختران بخت برگشته و یا همسران و دختران کسانی را که می‌خواستند مقامی بگیرند، برای شاه بیاورند.»

وی که همیشه همراه شاه بوده است در مورد محلهای فساد شاه می‌نویسد:
این برنامه گاهی در کاخ شهوند انجام می‌شد که مسئول آن ابوالفتح آتابای بود … هر وقت حسین دانشور برای شاه خانم می‌آورد در منزل اردشیر زاهدی برنامه انجام می‌شد، موقعی که امیر متقی از دانشگاه شیراز خانم می‌فرستاد در منزل علم ملاقات صورت می‌گرفت … تابستان که شاه به نوشهر می‌رفت برنامه دست امیر قاسمی بود که از دختران ساواک به کاخ رامسر می‌آورد

… ابتدا کامبیز آتابای یک نفر را به کاخ شهوند می‌آورد و کار که تمام می‌شد، جهان‌بینی به عرض می‌رساند: قربان آقای سلیمانی با مهمان در منزل آقای ابوالفتح محوی منتظر است … دو ساعت بعد جهان‌بینی جلوی در ورودی به عرض می‌رساند: قربان حسین دانشور با مهمان در حصارک منتظر تشریف‌فرمایی شما هستند …

آقای شهبازی می‌نویسد فساد شاه در این اواخر به حدی رسیده بود که «شاه حتی وقتی که به زیارت امام رضا(ع) می‌رفت قبلاً علم منشی‌اش که افسانه رام بود را با یکی دو خانم از تهران به آنجا می‌فرستاد.»

با اینهمه، شهبازی در دفاع از شاه می‌گوید: «خلاصه علم برای شاه برنامه‌ای درست کرده بود که شاه تا شانه‌هایش در لجن فرو رفته بود و راه برگشت هم نداشت.» او در مورد افراط علم می‌نویسد که «گاهی اتفاق می‌افتاد که علم شاه را در یک روز با سه تا چهار زن روبه‌رو می‌کرد.»

داستان عیاشی شاه از زبان محافظش

محافظ شاه داستانی را از عیاشی محافظ شاه شاه و علم در جزیره کیش نقل می‌کند، که نشانگر اوج بی‌مبالاتی آنهاست. او می‌نویسد:
با یک فروند هواپیما در معیت شاه و علم به جزیره کیش رفتیم. علم در فرودگاه گفت حفاظت لازم نیست، شاه را برداشت و برد. افسر نیروی هوایی مسئول حفاظت در کیش به شدت از جان شاه می‌ترسید و خودخوری می‌کرد، چند لحظه بعد با عصبانیت آمد و گفت شاه با سه خانم لخت کنار ساحل قدم می‌زنند.«هر چهار نفر لخت هستند و کارهایی انجام می‌دهند که واقعاً من ناراحت شدم»

شهبازی در توجیه آن افسر گفت: «شاه هم آدم است، تفریح می‌خواهد!» افسر با ناراحتی جواب داد: «این تفریح نیست.»
دیدگاه ها (۳)

فساد محمدرضا پهلوی(6) علم در جای جای خاطرات خود به عیاشیهای ...

فساد محمدرضا پهلوی(7) پرویز راجی سفیر شاهنشاه در ان...

.

.

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط