وقتی برادر ناتنی بود

وقتی برادر ناتنی بود.....
پارت سه...
+بگو
-میگم تا حالا بجز من کسی روت دست بلند کرده
+اممم... نه(قرمز شدن
-بهم دروغ نگو قرمز شدی
+ببخشید اره خب خیلی کتک خوردم
-کی این کارو باهات کرده؟. عصبی
+(داستان کتک ها و شوک های عصبی که با شوکر مامان باباش بهش می دادن و میگه )ببخشید نباید میگفتم حتما الان ازم بدت میاد که پشت مادرت بد گفتم
-اون مادرم نیست عممه اون الکی به همه گفته پسرشم چون نازاست
+چ چ چی
ویو خونه
+می‌دونی چیه؟
-چیه؟
+هیچی ولش بیا بریم شام بخوریم
-من میرم بیرون تا شب نمیام
+باش
ویو ساعت ۳ صبح
+چرا نیومد (استرس)
-سلام بیب (خسته)
+کجا بودی نگران شدم
-ب ت چ
+کجا بودی داد بلند
-سذ من داد نزن گفتن به تو چه
+میگم کجا بود.....داد
-سیلی زدن به ا.ت
*رفتن به اتاق *
فردا عصر
ویو ا.ت
از دیشب دیگه ندیدمش جای انگشتانش رو صورتم مونده کبود شده
-سلام(سرد)
+سلام(ترسیدن)
الان تو روتو کردی سمت دیوار که نبینتت
-منو ببین
+ولش کن برو بخواب خسته ای
-گفتم برگرد داد
*برگشتن *
-دستت بشکنه آخه این چه کاری بود
+اشکال ندارد اینجوری نگو
-دیروز عصر چی میخواستی بگی بهم
+آهان خب........
دیدگاه ها (۳)

وقتی برادر ناتنی بود.....پارت چهار+آهان خب ولش کن اصلا-گفتم ...

خب بلوبری هااامی خوام عاف بزنمعاف ابدیدیگه علاقه ای به ویسگو...

وقتی برادر ناتنی بود.....پارت دواول لباس باز ممنوعدوم دامن ک...

وقتی برادر ناتنی بود.....ا.ت ویو سلام من ا.ت هستم ۲۰ سالمه و...

پارت ۹۴ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط