رمان اوشینوکو ساخت خودم

رمان اوشینوکو ساخت خودم ❤💜
پارت۵:
وقتی اکوا اون کارو کرد،
کانا گفت: آکوا چیکار کردی؟
اکوا: کار بدی کردم بنظرت؟
کانا: نه جونم کار بدی نکردی🤗
اکوا: از این به بعد دوست‌دختر منی🤌❤
کانا:چیییییی؟؟؟
اکوا: بله عشقم❤
کانا: خب از این به بعد چی صدات کنم؟ فکر کنم همون اکوا
خوب باشه.
اکوا: نه جوری که من صدات میکنم صدام کن.
کانا:چطوری؟
اکوا:عشقم❤
کانا:😳😳😳
زنگ کلاس خورد رفتن تو کلاس.
ادامه دارد...
خوب بود؟
دیدگاه ها (۱۲)

۵۰ تایی شدنمون مبارک!🥳🥳🥳امیدوارم همیشه پیشم بمونین🤌💜🤗فالو=فا...

از پیجم راضی هستی؟

رمان اوشینوکو ساخت خودم💗💗پارت ۴:کانا و اکوا تو کافه بودن،اکو...

پارت ۱۱ بسه ولم کن * جیغ و گریه* (نامجون نگران شد و ولش کرد)...

رمان چرا به من نمی پیوندی؟........یک روز بهاری بود من و دوست...

از نفرت تا عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط