امروز تصمیم گرفتم ازخونه که اومدم بیرون به همه لبخند بزنم
امروز تصمیم گرفتم ازخونه که اومدم بیرون به همه لبخند بزنم واین هم نتایجش:
به یک دختر خانم لبخند زدم گفت مرتیکه از سنت خجالت نمیکشی
به یک آقا پسر جوان لبخند زدم گفت من اینکاره نیستم !
به یک پیرزن لبخند زدم گفت مگه خودت مادر نداری
به یک پیرمرد لبخند زدم گفت رو آب بخندی منو مسخره میکنی !
به یه خانم میانسال لبخند زدم با کیفش زِد تو سرم..
به یه آخوند لبخند زدم گفت استغفرالله
به یه آقای موقر لبخند زدم گفت برو به قبر بابات بخند
.......
حالا بازهم بگین لبخند بزن..
به یک دختر خانم لبخند زدم گفت مرتیکه از سنت خجالت نمیکشی
به یک آقا پسر جوان لبخند زدم گفت من اینکاره نیستم !
به یک پیرزن لبخند زدم گفت مگه خودت مادر نداری
به یک پیرمرد لبخند زدم گفت رو آب بخندی منو مسخره میکنی !
به یه خانم میانسال لبخند زدم با کیفش زِد تو سرم..
به یه آخوند لبخند زدم گفت استغفرالله
به یه آقای موقر لبخند زدم گفت برو به قبر بابات بخند
.......
حالا بازهم بگین لبخند بزن..
- ۵.۴k
- ۰۵ فروردین ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط