از کجا آمدی نمیدانم

💭
از کجا آمدی نمی‌دانم.
کجا جا خوش کردی را می‌دانم اما.
در دلی نشسته‌ای که دیرزمانی
در را بسته بود
بر هر نو مهمانی
که دیگر نه نغمه‌ای تازه سر می‌کند
نه دریچه‌ای می‌گشاید به خیابان‌های باران زده در رؤیاهایم.
لبخند نوازشگرت از میان مه و غبار پیداست
ای خوش نشینِ دل بی سرنشین من...

#آکلوناریس
دیدگاه ها (۰)

تجربه‌ی دوست داشتن، یک خوشبختی است.گاهی حتی فراق، خوش است.خص...

خواب‌هایمبوی تن تو را می‌دهدنکند آن دورترهانیمه شب در آغوشم ...

تويى به جاى همه؛هيچكس به جاى تو نيست...#صائب_تبریزی

قشلاق كرده ام به تو از دستِ زندگیچندی ست پايتختِ جهانم اتاقِ...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط