بیا که از تب عشق تو آب شد دل من

بیا که از تب عشق تو آب شد دل من
دچار درد و غمی بی حساب شد دل من

برای شعله شدن آفریده شد چشمت
برای ذوب شدن انتخاب شد دل من

چقدر عشق تو سازنده است و ویرانگر !
سر تو باد سلامت ، خراب شد دل من

صدای پرزمهروگرم تو را که شنید
برای ناز کشیدن مجاب شد دل من

همیشه لال ترین بود و بی ترانه ترین
به یک اشاره ی تو شعر ناب شد دل من

"افق" ! چه خال قشنگی ست روی گونه ی تو
به محض دیدن تو نکته یاب شد دل من !
دیدگاه ها (۱)

داغِ عشقِ یک نفر رویِ دلم جامانده است همچنان یوسف که در دام ...

من بگو تا کیستی, مهری بگو, ماهی بگو؟ خوابی؟ خیالی؟ چیستی؟ اش...

برای از تو نوشتن چشمانم نیز قلم به دست شده اندشنا می کندماهی...

هردم ازآئینه میپرسم ملولچیستم دیگربه چشمت چیستم ؟لیک درآئینه...

باز حرفای نزده رو قلبم سنگینی میکنه.....😔💔آدما رو خسته نکنید...

فقط کنار تو..!

پدر ناتنی من...part:³⁴𝗝𝗶_𝘆𝘂𝗻𝗴:ولی...حق...من....نمیتونم...حق....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط