...... your love......

Part:3

رفتم تو اتاق و رو تخت دراز کشیدم
اهههههیششش حوصلم سر رفت اها ی فکری برای فردا لباس چی بپوشم
نباید جلوی این احمقا بد بنظر برسم پس باید ی لباس س*کسی انتخاب کنم
گوشیم رو برداشتم و ساعت دیدم ساعت 7:30 دقیقه بود
فکر کنم الان بتونم برم بیرون
گوشی انداختم اونور رفتم از اتاق بیرون و روی پله ها داد زدم:
ا/ت :ماماااااااااان
م.ت :بلهههههههههههه
ا/ت : میشه الان برم بیرون ی کار مهم پیش امده (کار مهم دخترا👍)
م.ت:باشه برو ولی زود برگرد
ا/ت : اکی
امدم تو اتاق و ی لباس ساده پوشیدمو میکاپ ملایمی انجام دادم گوشیم رو گرفتم و رفتم بیرون

ویو راوی:
ا/ت در ب در دنبال لباس بود و پیدا نمیکرد
ا/ت :اوففففففففف خسته شد وای اونو ببین
چقدر قشنگه
ا/ت وارد مغازه شدو لباس پوشید
ا/ت:واییییی چقدر تو تنم قشنگه
فروشنده:ماه بودی ماه تر شدی 😒
ا/ت:مرسی ☺
پول لباسو حساب کردو رفت بیرون
ک لینو از پشت چراغ قرمز اونو دید
لینو:هوی دختر کجا میری؟
ا/ت با تعجب سرش رو برگردون و دید لینوعه
ا/ت: ع لینو تویی؟
لینو:اره بیا تو ماشین
ا/ت رفت تو ماشین نشست چند دقیقه اول هیچ حرفی زده نشد ک لینو گفت
لینو:کجا رفته بودی این وقت شب؟
ا/ت :امده بودم برای فردا لباس بگیرم مشکلیه؟
لینو :فرداشب؟
ا/ت :مهمونی پدرت
لینو:اها یادم رفت
بعد چند دقیقه ب خونه رسیدن باهم وارد خونه شدن
کریس و م.ت:باهم بودین؟ 🤨
لینو:ن فقط سر راه دیدمش با خودم اوردمش
و بعد حولشو برداشت و رفت تو حموم

ویو ا/ت:
منم رفتم تو اتاقم ک لباسامو بپوشم وایییییی خدا تاحالا لباش ب این قشنگی ندیده بودم فردا قراره چشاشون در بیاد
چقدر خوشگلم من 👌(ا/ت درحال دیدن خود تو اینه

ویو لینو :
چقدر عرق کردم د اخه بی چی بگم ب خودم اخه چرا وقتی اون دخترو میبینم اینطوری میشم این چ حس مضخرفیه نکنه من ن لینو چرت نگو اینو بدون تو از اونا متنفری متنفرییییی
رفتم تو وان دراز کشیدم ی لحظه هم نمیتونم از توی فکرش در بیام

1ساعت بعد
از حموم امدم بیرون رفتم تو اتاق دیدم ا/ت داره تو اتاق با ی لباس مجلسی میرقصه
لینو :وات د فاک
ویو ا/ت:
با شنیدن صدایی رومو برگردوندم ک دیدم لینو پشتمه جیغ کشیدم
لینو:واییییییی کرم کردی اسکل اخه کی با لباس میرقصه
ا/ت:ب تو چه هم اتاقیمی فضولم ک نیستی
لینو بی توجه ب حرفم رفت رو تخت دراز کشید چطور میتونه انقدر خون سرد باشه
ک یهو یادم امد چ گندی زدم
واییییییییییییییییییییی ا/ت اسکل روانی ریدی
ابروت رفت خانم سکسی 😭
نمیتونی دو دقیقه خودتو جمع کنی
تو حال خودم بودم ک لینو گفت :
لینو: انقدر وز وز نکن میخوام بخوابم
نمیدونستم چی بگم ولی گفتم:
ا/ت :شام نمیخوری
لینو:ن
باشه ای گفتمو از اتاق رفتم بیرون و از تو یخچال نودل گرفتم و درست کردم خوردم و میخواستم برم تو اتاقم بخوابم
ا/ت:مامان من دارم میرم بخوابم
م.ت :برو فداتشم
رفتم تو اتاق دیدم لینو سردشه و پتو رو نکشیده رو خودش امدم برم سمتش بکشم ک خودش بیدار شد کشید رو خودش
منم رفتم خوابیدم

فردا صبح
بیدار شدم دیدم لینو نیست
چی 😶؟ ساعت 12 ظهره پشمام
سریع پا شدم رفتم پایین دیدم مامانم داره میاد سمتم
م.ت :ع بیدار شدی داشتم میومدم برای ناهار بیدارت کنم
سری تکون دادم و رفتم سر میز نشستم
ناهارمو خوردمو
رفتم حموم ی 2 ساعتی تو حموم بودم
بعدش روتین پوستیمو انجام موهامو خشک کردم و رفتم سراغ گوشیم تا ساعت چهار
برگشتم دیدم ساعت چهاره مهمونا ساعت 5 میان سریع رفتم لباسامو پوشیدمو میکاپ کردم
یکم قربون صدقه خودم رفتم و...................

شرایط پارت بعد:30 تا لایک
تعداد پارت:14
نظرتو نمیگی گوناه دارم؟ 🥺