عادت کرده ایم

عادت کرده ایم
آنقدر که یادمان رفته است
شب مثل سیاهی موهایمان میرود
و یک روز آنقدر صبح میشود
که برای بیدار شدن دیر است...
دیدگاه ها (۲)

😢 😢

با مهریه یدو چشم سرخیک استکان چاییک آینه ی شکسته به عقد دائم...

امروز،تمام رویایماین بود:بیاییدر آغوشم بگیریبگویی.. بیدار شو...

دلتنگی هم حس جالبی استداغ نیستاما میسوزاند...

هر صبحبرای " تو " بیدار می شومهر صبحبیدار می شومتا یک روز بی...

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌...

حل می شود شکوهِ غزل در صدای توای هرچه هست و نیست در عالم فدا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط