کرونا
کرونا
آنکه دلش رفت بگو آنکه دلش بُرد کجاست؟
آنکه ز من برد دل و دل ز من آزُرد کجاست؟
قلب من آرام نشد از تپش افتاد ولی
آنکه برای تو چنین زنده شد و مُرد کجاست؟
بعد من انگار کسی بوسه زده بر لب تو
آنکه به روی خودش این بوسه نیاوُرد کجاست؟
ای همه ی زندگی ام رفت همه زندگی ام
آنکه سر سفره ی خود حق مرا خُورد کجاست؟
هم نفست کیست که در من نفسی نیست دگر؟
آنکه کنار تو نفس های تو نشمُرد کجاست؟
چون کرونا رخنه زد و رفت به جان غزلم
آنکه برای غزلم قافیه آوُرد کجاست؟
حسین حیدری"رهگذر"
از مجموعه ادبی هشتم به نام "مرگبار"
آنکه دلش رفت بگو آنکه دلش بُرد کجاست؟
آنکه ز من برد دل و دل ز من آزُرد کجاست؟
قلب من آرام نشد از تپش افتاد ولی
آنکه برای تو چنین زنده شد و مُرد کجاست؟
بعد من انگار کسی بوسه زده بر لب تو
آنکه به روی خودش این بوسه نیاوُرد کجاست؟
ای همه ی زندگی ام رفت همه زندگی ام
آنکه سر سفره ی خود حق مرا خُورد کجاست؟
هم نفست کیست که در من نفسی نیست دگر؟
آنکه کنار تو نفس های تو نشمُرد کجاست؟
چون کرونا رخنه زد و رفت به جان غزلم
آنکه برای غزلم قافیه آوُرد کجاست؟
حسین حیدری"رهگذر"
از مجموعه ادبی هشتم به نام "مرگبار"
- ۱۱.۲k
- ۱۰ اسفند ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط