به دریا می زنم شاید به سوی ساحلی دیگر

به دریا می زنم شاید به سوی ساحلی دیگر
مگر آسان نماید مشکلم را مشکلی دیگر

من از روزی که دل بستم به چشمان تو می دیدم
که چشمان تو می افتند دنبال دلی دیگر

به هر کس دل ببندم بعد از این خود نیز می‌دانم
به جز اندوه دل کندن ندارد حاصلی دیگر

من از آغاز درخاکم نمی از عشق می بینم
مرا می ساختند ای کاش از آب وگلی دیگر

طوافم لحظه ی دیدار چشمان تو باطل شد
من اما همچنان در فکر دور باطلی دیگر

به دنبال کسی جا مانده از پرواز می‌گردم
مگر بیدار سازد غافلی را غافلی دیگر!


#فاضل_نظری
دیدگاه ها (۱)

..خبر به دور ترین نقطه ی جهان برسد .نخواست او به من خسته بی ...

راست است کهصاحبان دلهای حساس نمیمیرندناگهانناپدید میشوند ......

هر که #دلارام دید از دلش #آرام رفتچشم ندارد خلاص هر که در ای...

تنهایی در اتوبوس چهل و چهار نفر است تنهایی در قطارهزار نفر.....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط