وقتی من سکوت میکنم تو باید بدونی دردم چیه

.وقتی من سکوت میکنم تو باید بدونی دردم چیه،
باید درمونِ درد باشی
وقتی من گرفته‌ام
تو فقط باید یه آغوش باز باشی،
وقتی من چند روز پیدام نیست
تو باید پیدام کنی،
"تو باید پیدا باشی حوالی من"
احتیاج چیزی نیست که آدما جار بزنن
احتیاج رو باید فهمید
باید به احتیاجِ آدما توجه داشت،
"سکوت" بیشترِ وقتا نشونه نیازه
به سکوتِ آدما بها بدید،
شاید یه حرفی تو گلوشون مونده
که نمیتونن به هر کسی بگن
شاید درمونِ درد میخوان،
شاید آغوشِ باز میخوان،
شاید پیداتون نمیکنن،
پیدا بشید حوالیشون...

زهرا سرکارراه
دیدگاه ها (۱۰)

مادربزرگم میگفت:الان تو نه میدونی درد چیه،نه درمون،یهو که جا...

زن،مردی ثروتمند نمیخواهد یا خوش چهره و یا حتی شاعر!او مردی ر...

واسه اونایی که رفتن گریه نکن،لبخند بزن چون اونا بهت این شانس...

دفتر نقاشی خدا همیشه زیباستاما پاییز را برای دل خودتآرام تر ...

سناریو

پارت چهارم: آینه‌ی حقیقتقطار وارد شهر آینه‌ها شد. هلیا و لی...

ادامه سناریو قبلی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط