آشپزخانه جای خوبیست

♛آشپزخانه جایِ خوبی‎ست ...
من ... چای می‌ریزم با تو حرف می‌زنم ... ظرف می‌شورم ... پشت سرم می‌ایستی ... برمیگردم ... پیشانی‌ام را می‌بوسی و می‌روی ... پیاز تفت می‌دهم و برایت تعریف می‌کنم از این روزهایم و تو همیشه خوب به حرف‌هایم گوش میدهی ... _گوش‌هایت را چقدر دوست دارم _
آشپرخانه جای خوبی‌ست ...
من ... گاز را پاک می‌کنم، سرت غر می‌زنم ... خامه کیک را آماده می‌کنم ... از در می‌آیی ... لبخند می‌زنم و یک انگشت خامه در دهنت می‌گذارم ... _انگشت‌هایم را چقدر دوست داری _
آشپزخانه جای خوبی‌ست ...
یک عالمه "تو" دارد ... اصلن همه غذاهای خانه‌ی ما بک کمی "تو" دارد ... تویِ همه "مواد لازم" دستورهای آشپزیِ من نوشته "او به مقدار لازم" ... و این " مقدار لازم" برای من یعنی خیلی ... یعنی تو لازمی ... شبیه نفس ...شبیه خنده‌هات ... شبیه صدات وقتی غم می‌گیرد ...
دیدگاه ها (۱)

‏شب یلدا یه دقیقه بیشتر بهت فکر میکنم ...

بی تو مرااز روی صندلی های دو نفرهبلند میکنندتا بتوانندکنار ه...

کلافه است...سرش را به بازویم تکیه می دهدمیگویم چرا نمی خوابی...

_چشم هایم خیره به چشم های نوزادی ست که تازه به دنیا آمدههمه ...

رمان انیمه ای «هنوز نه!» چپتر ۳

اگه یه روز با خودت رو به رو بشی چیکار می‌کنی؟ این سوال رو کس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط