تو خود شعری

تو خود شعری
و چون سحر و پری افسانه را مانی
به افسون کدامین شعر
در دام من افتادی
گر از یادم رود عالم
تو از یادم
نخواهی رفت
...🌱
دیدگاه ها (۰)

عاشقی را چه نیاز است به توجیه و دلیلکه تو ای عشق همان پرسش ب...

وقتي چشمانم را روي هم مي گذارمخواب مرا نمي بردتو را مي آورد!...

گفته بودی که چرا محو تماشای منیو چنان محو که یکدم مژه بر هم ...

فریاد و خشم در سراندوه و بغض در دلرنجی عظیم بر دوشاما پر از ...

حجّی باغبان گر پنج روزي صحبت گل بايدش... بر جفاي خار هجران ص...

#یادم نمی کنی و ز یادم نمی روییــادت بخیــر #یار فراموشــکار...

اندوه تو شد وارد کاشانه‌ام امشبمهمان عزیز آمده در خانه‌ام ام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط