armyaa is talking
army_aa is talking:
📜: معرفی
اسم: سطر اول داستان ما....
نویسنده: army_aa
«این روایت، از یک استوری شروع شد؛ یک قاب غمگین، یک اسم تکراری، و پیامی ساده که قرار نبود هیچ سرنوشتی را تغییر بدهد…
اما کرد.
این داستانِ دو غریبه است که از دل یک شوخی کوچک، افتادن وسط دنیایی که هیچکدامشان برایش آماده نبود.
داستانِ قدمهایی که آهسته، اما بیصدا، به هم نزدیک شدند.
اینجا نه عشقی ناگهانی وجود دارد، نه پایانهای شیرین.
اینجا سایهها حکایت میکنند؛
از آشنایی، از تغییر، از ترسها و از چیزهایی که همیشه گفته نمیشوند.
این روایت، داستان ماست.
دارک، واقعی، بیفیلتر.»
📜: معرفی
اسم: سطر اول داستان ما....
نویسنده: army_aa
«این روایت، از یک استوری شروع شد؛ یک قاب غمگین، یک اسم تکراری، و پیامی ساده که قرار نبود هیچ سرنوشتی را تغییر بدهد…
اما کرد.
این داستانِ دو غریبه است که از دل یک شوخی کوچک، افتادن وسط دنیایی که هیچکدامشان برایش آماده نبود.
داستانِ قدمهایی که آهسته، اما بیصدا، به هم نزدیک شدند.
اینجا نه عشقی ناگهانی وجود دارد، نه پایانهای شیرین.
اینجا سایهها حکایت میکنند؛
از آشنایی، از تغییر، از ترسها و از چیزهایی که همیشه گفته نمیشوند.
این روایت، داستان ماست.
دارک، واقعی، بیفیلتر.»
- ۱.۰k
- ۱۸ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط