من کلبه ای از عشقم و ویران تو هستم

من کلبه ای از عشقم و ویران تو هستم
درمانده ی گرمای دو دستان تو هستم

آغشته به “تو” میشود این جسم پر از عشق
چون شاعر دیوانه ی چشمان تو هستم

لبهای تو مانند دوبیتی قشنگی ست
من عاشق آن خنده و دندان تو هستم

هر یک مژه ات مثل غزلهای قشنگی ست
چون شیفته ی هر خط دیوان تو هستم

از سلسله ی موی تو شب هم شده عاشق
بیمار شده این دل و حیران تو هستم

بی جان شده ام در پی وصل رخ ماهت
با خنده ی خود جان بده ویران تو هستم💋 💋 💋
دیدگاه ها (۴۷)

میزنم بر لب تو بوسهو جان می گیرممن در آغوش توحسهیجان می گیرم...

نگاهت را مگیر از من گل زیبای دردانهنگاهم کن که مدهوشم شدم من...

کتاب آغوشت سوره ی بدنت آیه ی لب هایت آنچنان پای بندم به این ...

گیسوانت را پریشان و شرابی کرده ای...چشم عسل ، ابرو کمان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط