عشق و قمار

|•عشق و قمار💔🙂•|

#PART_22
#طاها
رفتم تو اتاق لباسای رهارو عوض کردمو یکی ا لباسای خودمو تنش کردم...
داشتم تی وی نگاه میکردم که یهو صدای جیغ رها اومد...
رفتم بالا که دیدم داره جیغ میزنه و گریه میکنه
طاها:رها خوبی چت شده؟
رها:چچرا لباس تو تنمه؟‌چرا گردنم کیوده هاع کار خودتو کردی آخرش منو لکه دار کردی [با گریه و هق هق]
طاها:رها تو مست بودی خودت بهم اجازه دادی
رها:دروغ نگو کصافت بهم دست زدی خیلی آشغالی از اتاق برو بیرون [جیغ]
طاها:خفه شو سلیطه بازی در نیار میگم بهت دست نزدم بفهم فقط تحریکم کردی گردنتو چسز کردم دیگه ام ادانه ندادن خودتو نزن به اون راه که هیچی یادت نیس
رها:داری دروغ میگی
طاها:اصلا فردا بریم آزمایش ببینی من بهت دست نزدم...
رها:خیلی آشغالی حالم ازت به هم میخوره لاشی[با گریه]
طاها:دیگه خیلی داری بیشتر از حدت حرف میزنی گوه نخور بتمرگ گفتم میریم آزمایش
رها:برو بیرون تنهام بزار[با هق هق]

•ادامه دارد💦🤍•
•انرژی کامنت💜🌸•

sagar🥰🥰
دیدگاه ها (۱)

|•عشق و قمار💔🙂•|#PART_23#رهاهزار تا فکر بد و بدت. تو فکرم می...

|•عشق و قمار💔🙂•|#PART_24#رهاباحرفای طاها ی طوری شدم...میگفت ...

|•عشق و قمار💔🙂•|#PART_‌21#رهاخیلی خورده بودم تو حال خودم نبو...

|•عشق و قمار💔🙂•|#PART_20#طاهارها یکم از حرفم ترسیدش واسه همی...

فرار من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط