نزدیک مترو انقلاب داشتیم همو بغل می‌کردیم که انگار یکی دیگه ...

خیلیم منطقی:

دلم برات کبابه آتنا

دوست دخترش لباس سربازی پوشیده بود و با هم قدم میزدن (:

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط