بابایی
بابایی
نامی. جین به اون گوشیت جواب بده
-عه مال منه
جیمین. نه پس مال منه
- عه ناشناسه وایسا ببینم کیه، الو بله خودم هستم هه باشه الان میام
کوک. کی بود
-از بانک بود گفتش که برای حسابم مشکلی پیش اومده باید برم اونجا
&میشه من همینجا بمونم
-نه خوشگلم نمیشه بلند شو بریم
هوپی. چیکارش داری تو که الان اونجا تا شب کار داری بیخودی این بچه رو هم اذیت نکن بزار همینجا بمونه سی میای دنبالش دیگه
-خیلی خوب باشه پس عمو ها رو اذیت نکنی ها
کوک. این فرسته کوچولو کسی رو اذیت نمیکنه
&اره قول میدم
-باشه پس یه بوس به بابایی بده من برم دیگه
& خداحافظ (لپشو میبوسه)
-خداحافظ عشقم
اعضا. خداحافظ
-خداحافظ
ته. سوجین جونم تو چرا هیچی نخوردی
&میل ندارم عمو
یونگی. اینطوری که نمیشه
&چرا
نامی. ناهار خوردی
&اره
کوک. تو روز چند وعده میخوری
&سه
جیمین. بینشون هیچی نمیخوری
&چرا میخورم
ته. پس چرا الان چیزی نمیخوری
&چون میل ندارم امروز خیلی حله حوله خوردم
هوپی. شامم نمیخوای بخوری
&چرا میخورم
یونگی. اگه بازم بگین که من باید غذا درست کنم جرتون میدم ها
نامی. نه تروخدا تو دیگه با هیچی دست نزن همون یه بازی که خواستی چایی بریزی برای هفت پشتمون بسه
کوک. الان زنگ میزنم از بیرون میارن خودتون رو جز ندین
هوپی. اره این بهترین کاره
کوک. خوب چی میخورین
ته. عشقم تو چی میخوری عمویی
&برا من فرقی نداره
کوک. الان من چی بگم
جیمین. پیتزا و ساندویچ و سوخاری و از این جور چیزا
کوک. ممنونم خیلی خوب راهنماییم کردی خودم یه چیزی میگم
نامی. آفرین از اولم باید همین کارو میکردی
کوک. خوب تموم شد گفتم
هوپی. خوشگلم تو خوابت میاد؟
&چطور
هوپی. خسته بنظر میرسی
&اره یکم
یونگی. تا وقتی که غذا ها میان بیا بغلم بخواب
&باشه(رفت تو بغلش و سرشو گذاشت رو سینش )
یونگی. چشماتو ببند بخواب باشه خوشگلم؟
&چشم(چشماشو میبنده و میخوابه )
جیمین. خیلی نازه
ته. اره خیلی
نامی. یونگی بهت حسودیم میشه
یونگی. چرا
نامی. چونکه بیشتر از همه با تو راحته
هوپی. اره راست میگه مثلا میبینی با ما یه کمی رسمیه اما خیلی با تو صمیمیه
یونگی. نمیدونم تا حالا بهش دقت نکرده بودم
کوک. اره واقعا
&تکون ریزی تو خواب میخوره
یونگی. آخ قربونت برم که اینقدر کوچولویی آخه تروخدا نگاش کنید زیادی کوچولو و شیرین نیست
ته. چرا خیلی
نامی. جین به اون گوشیت جواب بده
-عه مال منه
جیمین. نه پس مال منه
- عه ناشناسه وایسا ببینم کیه، الو بله خودم هستم هه باشه الان میام
کوک. کی بود
-از بانک بود گفتش که برای حسابم مشکلی پیش اومده باید برم اونجا
&میشه من همینجا بمونم
-نه خوشگلم نمیشه بلند شو بریم
هوپی. چیکارش داری تو که الان اونجا تا شب کار داری بیخودی این بچه رو هم اذیت نکن بزار همینجا بمونه سی میای دنبالش دیگه
-خیلی خوب باشه پس عمو ها رو اذیت نکنی ها
کوک. این فرسته کوچولو کسی رو اذیت نمیکنه
&اره قول میدم
-باشه پس یه بوس به بابایی بده من برم دیگه
& خداحافظ (لپشو میبوسه)
-خداحافظ عشقم
اعضا. خداحافظ
-خداحافظ
ته. سوجین جونم تو چرا هیچی نخوردی
&میل ندارم عمو
یونگی. اینطوری که نمیشه
&چرا
نامی. ناهار خوردی
&اره
کوک. تو روز چند وعده میخوری
&سه
جیمین. بینشون هیچی نمیخوری
&چرا میخورم
ته. پس چرا الان چیزی نمیخوری
&چون میل ندارم امروز خیلی حله حوله خوردم
هوپی. شامم نمیخوای بخوری
&چرا میخورم
یونگی. اگه بازم بگین که من باید غذا درست کنم جرتون میدم ها
نامی. نه تروخدا تو دیگه با هیچی دست نزن همون یه بازی که خواستی چایی بریزی برای هفت پشتمون بسه
کوک. الان زنگ میزنم از بیرون میارن خودتون رو جز ندین
هوپی. اره این بهترین کاره
کوک. خوب چی میخورین
ته. عشقم تو چی میخوری عمویی
&برا من فرقی نداره
کوک. الان من چی بگم
جیمین. پیتزا و ساندویچ و سوخاری و از این جور چیزا
کوک. ممنونم خیلی خوب راهنماییم کردی خودم یه چیزی میگم
نامی. آفرین از اولم باید همین کارو میکردی
کوک. خوب تموم شد گفتم
هوپی. خوشگلم تو خوابت میاد؟
&چطور
هوپی. خسته بنظر میرسی
&اره یکم
یونگی. تا وقتی که غذا ها میان بیا بغلم بخواب
&باشه(رفت تو بغلش و سرشو گذاشت رو سینش )
یونگی. چشماتو ببند بخواب باشه خوشگلم؟
&چشم(چشماشو میبنده و میخوابه )
جیمین. خیلی نازه
ته. اره خیلی
نامی. یونگی بهت حسودیم میشه
یونگی. چرا
نامی. چونکه بیشتر از همه با تو راحته
هوپی. اره راست میگه مثلا میبینی با ما یه کمی رسمیه اما خیلی با تو صمیمیه
یونگی. نمیدونم تا حالا بهش دقت نکرده بودم
کوک. اره واقعا
&تکون ریزی تو خواب میخوره
یونگی. آخ قربونت برم که اینقدر کوچولویی آخه تروخدا نگاش کنید زیادی کوچولو و شیرین نیست
ته. چرا خیلی
- ۱۲.۵k
- ۲۹ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط