عمرم تمام گشت ز هجران روی تو

عمرم تمام گشت ز هجران روی تو
ترسم شها به خاك برم آرزوی تو

با آن كه روی ماه تو از دیده شد نهان
عشاق را همیشه بود دیده سوی تو

خورشید چهره ات چو نهان شد زچشم خلق
شد روزشان سیاه از این غم چو موی تو

دامن پر از ستاره كنم شب ز اشك چشم
چون بنگرم به ماه و كنم یاد روی تو

گردش به باغ بهرتماشای گل بود
گلهای باغ را نبود رنگ و بوی تو

همچون مسیح جان به تن مردگان دهد
گر بگذرد نسیم سحرگه ز كوی تو

تا كی زهجر روی تو سوزیم همچو شمع
شبها به یاد روی تو و گفتگوی تو

رحمی به حال" شاهد" از پا فتاده كن
تا كی به هر دیار كند جستجوی تو
دیدگاه ها (۴)

میـان مـایی و با مـا غـریبه‌ای ...افسوسچه غفلتی! چه بلایی! ک...

ﻣﺸﮑﻞ ﮔﺸﺎﯼ ﺷﯿﻌﻪ ﺑﯿﺎ ﺟﺎﻥ ﺑﻪ ﻟﺐ ﺭﺳﯿﺪﺍﯼ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﮐﺮﺏ ﻭ ﺑـﻼ ، ﺟـﺎﻥ ...

****.پست وییییژه****خواندن ۵٩ بار این ذکر از دعای عهد : اَل...

اي امانت دار كوثر كي تو مي‏آيي ز در؟وي وصي آل حيدر كي تو مي‏...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط