داستان
#داستان
آلبرکامو و عشق
خبر نگاری مدام در تعقیب آلبرکامو (نویسنده الجزایری مقیم فرانسه) بود تا از آخرین آثار کامو باخبر گردد تا بلاخره آلبرکامو را در تریایی در پاریس ملاقات کرد و در اولین سوالش از او پرسید: اگه به شما بگویم که لازم است کتابی درباره جامعه بنویسید آن را
می پذیرید؟ و یا با آن مخالفت میکنید!
آلبرکامو پاسخ داد:
البته که قبول میکنم،این کتاب صد صفحه خواهد داشت که نود و نه صفحه آن سفید است و هیچ چیز در آن صفحات نوشته نمیشود.
اما در پایان صدمین صفحه مینویسم
تنها وظیفه انسان عشق ورزیدن است!
عشق ورزیدن!
آلبرکامو و عشق
خبر نگاری مدام در تعقیب آلبرکامو (نویسنده الجزایری مقیم فرانسه) بود تا از آخرین آثار کامو باخبر گردد تا بلاخره آلبرکامو را در تریایی در پاریس ملاقات کرد و در اولین سوالش از او پرسید: اگه به شما بگویم که لازم است کتابی درباره جامعه بنویسید آن را
می پذیرید؟ و یا با آن مخالفت میکنید!
آلبرکامو پاسخ داد:
البته که قبول میکنم،این کتاب صد صفحه خواهد داشت که نود و نه صفحه آن سفید است و هیچ چیز در آن صفحات نوشته نمیشود.
اما در پایان صدمین صفحه مینویسم
تنها وظیفه انسان عشق ورزیدن است!
عشق ورزیدن!
- ۵۶۸
- ۱۰ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط