ایטּ ωـماور جوش اـωـت پـω چرا می گفتی בیگر ایטּ خاموش اـωـت؟ باز# لبخنـב بزטּ قوری #قلبت را زوבتر بنـב بزטּ توی آטּ مهربانی בҐ کטּ بعـב بگذار که آراҐ آراҐ چای تو בҐ بکشـב شعله اش را کҐ کטּ