سخن دوست خوش تر است
✍در آیات قبل خواندیم كه همه ى هستى در برابر خدا فروتن است، «كلّ له قانتون» و آغاز و انجام هستى و مَثَل اَعلى و عزّت و حكمت از اوست، و شرك چیزى جز خیال و ظلم نیست، این آیه مى فرماید: پس روى خود را خالصانه متوجّه دین كن.
فطرت در لغت به معناى خلقت و شكافتن پرده ى عدم و آفرینش یك موجود است. گویا خداوند انسان را به گونه اى آفریده كه به حقّ تمایل دارد و از باطل بیزار است. درست همانند علاقه ى مادر به فرزند كه امرى تعلیمى نیست، بلكه فطرى و غریزى است.
در روایات، جمله ى «فاقم وجهك للّدین»، به اقامه ى نماز و توجّه به قبله و اسلام، اخلاص و توحید معنا شده است.(170)170) تفسیر راهنما.
- رهبر دینى جامعه، باید ابتدا حقّ گرایى كامل خود را تثبیت كند، بعد به ارشاد دیگران بپردازد. «فاقم وجهك للدّین»
- انسان ذاتاً دین گرا و طرفدار حقّ است. «للدین حنیفاً فطرت اللّه التى فطر النّاس علیها»
- بر خلاف تصوّر گروهى كه مى گویند: انسان مثل ظرفى خالى است كه با آداب و رسوم و افكار حقّ یا باطل پر مى شود و نظام هاى سیاسى و اقتصادى و اجتماعى به او رنگ مى دهند، خداوند شناخت حقّ و حقّ گرایى را به ودیعت نهاده است. «فطرت اللّه ...»
- معناى فطرى بودن دین، بى نیازى از تلاش در راه اقامه ى آن نیست. «اقم... فطرت اللّه»
- انحراف، یك عارضه است؛ زیرا گرایش به دین حقّ، در نهاد هر انسانى نهفته است. «فطر النّاس علیها»
- دین فطرى، ثابت و پایدار است. «فطرالناس علیها... ذلك الدین القیّم»
- تكوین و تشریع با یكدیگر هماهنگ است. «فطرالناس علیها... ذلك الدین القیّم»
- حركت در مسیر دین، حركت در مسیر فطرت است. «فاقم.... فطرت اللّه»
- امور فطرى انسان كم و زیاد مى شود؛ امّا به كلّى محو نمى شود. «لا تبدیل لخلق اللّه»
- گرایش هاى حقّ طلبانه اى كه در درون انسان نهفته شده، با تغییر مكان و زمان عوض نمى شود. «لا تبدیل لخلق اللّه»
- هر گونه گرایش سیاسى، اقتصادى، اجتماعى، نژادى و اقلیمى كه در درون انسان سرچشمه اى نداشته باشد، پایدار نیست. «ذلك الدین القیّم»
- اسلام، تنها دین پایدار است. «ذلك الدین القیّم»
فطرت در لغت به معناى خلقت و شكافتن پرده ى عدم و آفرینش یك موجود است. گویا خداوند انسان را به گونه اى آفریده كه به حقّ تمایل دارد و از باطل بیزار است. درست همانند علاقه ى مادر به فرزند كه امرى تعلیمى نیست، بلكه فطرى و غریزى است.
در روایات، جمله ى «فاقم وجهك للّدین»، به اقامه ى نماز و توجّه به قبله و اسلام، اخلاص و توحید معنا شده است.(170)170) تفسیر راهنما.
- رهبر دینى جامعه، باید ابتدا حقّ گرایى كامل خود را تثبیت كند، بعد به ارشاد دیگران بپردازد. «فاقم وجهك للدّین»
- انسان ذاتاً دین گرا و طرفدار حقّ است. «للدین حنیفاً فطرت اللّه التى فطر النّاس علیها»
- بر خلاف تصوّر گروهى كه مى گویند: انسان مثل ظرفى خالى است كه با آداب و رسوم و افكار حقّ یا باطل پر مى شود و نظام هاى سیاسى و اقتصادى و اجتماعى به او رنگ مى دهند، خداوند شناخت حقّ و حقّ گرایى را به ودیعت نهاده است. «فطرت اللّه ...»
- معناى فطرى بودن دین، بى نیازى از تلاش در راه اقامه ى آن نیست. «اقم... فطرت اللّه»
- انحراف، یك عارضه است؛ زیرا گرایش به دین حقّ، در نهاد هر انسانى نهفته است. «فطر النّاس علیها»
- دین فطرى، ثابت و پایدار است. «فطرالناس علیها... ذلك الدین القیّم»
- تكوین و تشریع با یكدیگر هماهنگ است. «فطرالناس علیها... ذلك الدین القیّم»
- حركت در مسیر دین، حركت در مسیر فطرت است. «فاقم.... فطرت اللّه»
- امور فطرى انسان كم و زیاد مى شود؛ امّا به كلّى محو نمى شود. «لا تبدیل لخلق اللّه»
- گرایش هاى حقّ طلبانه اى كه در درون انسان نهفته شده، با تغییر مكان و زمان عوض نمى شود. «لا تبدیل لخلق اللّه»
- هر گونه گرایش سیاسى، اقتصادى، اجتماعى، نژادى و اقلیمى كه در درون انسان سرچشمه اى نداشته باشد، پایدار نیست. «ذلك الدین القیّم»
- اسلام، تنها دین پایدار است. «ذلك الدین القیّم»
- ۶۴۴
- ۱۰ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط