game of love and hate(part 27)

ویوی ات
ات:مهمونی خیلی شلوغ بود یسری ها داشتن میقصیدن و یه سری ها داشتن با شریکای کاریشون و صاحبان شرکت های دیگه صحبت میکردن و من گوشه ای نشسته بودم با یک لیوان شراب قرمز و مردم رو تماشا میکردم حالا چرا تنهام چون تهیونگ  رفته با سهام دار ها صحبت کنه  همین طور که از نوشیدنیم میخوردم یه پسر جذاب اومد نشست جلوم و گفت
پسر ناشناس:چرا تنها نشستی
ات:کسی رو اینجا نمیشناسم شوهرمم منو اینجا ول کرده
پسر ناشناس: شوهرت خیلی کار ریسکی کرده
ات:چرا
پسر ناشناس:بنظرم انقدر که تو زیبایی اگر تنها بمونی تورو میدزدن
ات:هههه(خنده)کی میخواد منو بدزده مثلا تو
پسر ناشناس:آره بنظرت انقدری جذاب نیستم که تورو بدزدم
ات:چرا چرا اعتراف میکنم که انقدر جذابی که بخوای دل منو بدزدی و تو یه چیز خاص داری
پسر ناشناس:و اون چیه
ات:تو دومین پسری هستی که پیشش احساس راحتی میکنم  اوه راستی اسمت چیه و چند سالته پسر ناشناس:گابریل،گابریل واتسون و 28 سالمه
ات:بهت نمیخوره بخوای کره ای باشی اهل کجایی
گابریل:مادرم اهل اسپانیا ست و پدرم امریکاییه
ات:اوهه منم اتم 24 سالمه و اهل کره ام راستی چرا توی این مهمونی هستی اینجا مهمونی یکی از سهام دار های شرکت شوهرمه و اعضای شرکت و چندتا از شرکت های دیگه و آدم های مهم و سهام دار ها دعوتن تو جزو کدومی
گابریل: اوممم فکر کنم جزو آدم های مهم باشم
ات:وایسا وایسا تو تو همون گابریلی همون که میگن کل دنیا روی انگشت کوچیکش میگرده
گابریل:اوه اینکه کل دنیا رو روی انگشت کوچیکم میگردم دیگه زیاده رویه
دیدگاه ها (۰)

game of love and hate(part 28)

game of love and hate(part 29)

game of love and hate(part 26)

game of love and hate(part 24)

هنرمند کوچولوی من

خون آشام من My vampire 🦇 part16 ات. نه جیمین پس جمع نمیکنی ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط