کاش

کاش!
یک نفر
با من بود
حرفهایم را می‌فهمید
تا خودم را از شانه‌های
سرگردان شب بیرون بکشم
چه کسی‌ می‌‌تواند
شبیه دلم باشد
می‌ شود زیر سایه ی کسی‌
پناه گرفت؟
گم شده ام
چنان در تنهاییم
گم شده ام
که با هر جستجو
پاییزی نو
در من ظهور می‌‌کند
من همیشه مهمان
برگریزان پاییز بودم
تماشای زردیست
که سنگینی‌ درد برگ، برگ
پیشانی زمین را می‌بوسد
و باز هم لگد مال زمین می‌‌شود
انگار حق مان در دنیا
درد بود و درد بود و درد
و زیر پای هر درد
هزاران سوال
جان میدهد.
#دریاب_ما_را_ای_شهید
#شهید_رائف_داغر( #باقر)
#شهیدحزب_الله_مدافع
دیدگاه ها (۲)

باید گفت عالی جناب #نوبخت#روحانی

ما همه #سرباز توایم ...تویی که یکه و تنها سکان این #انقلاب م...

اللُّهُمَّ نَبِّهنِی فِیهِ لِبَرَکَاتِ اَسْحَارِهِ وَنَوِّرْ...

در لحظه ی وداع خطاب به خواهران خود گفت؛ ما که رفتیم کار حسین...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط