هزار سال هم بگذرد

هزار سال هم بگذرد
نگاهت،
غافلگیرم می کند
تو در هر لحظه
هزار اتفاقی

پاداش تمام صبوری هایم
تویی که گاهی فاصله این بوسه
تا آن دیدارت،
آنقدر زیاد است
که من باز هم دست و پایم را گم کنم
و خیال کنم که اولین بار است
و این تمام زیبایی عشق است

بودنت برای من،
معجزه نیست
اما این که گاهی
به موازات خواستنم،
آغوش می گشایی
و حضور من در حافظه ی عاشقانه ات؛
جان می گیرد
اعجاز واپسین است.

همیشه یک گام فاصله
یا هاله ای از غرور و ابهام؛
یا حتی دیوارهایی که برداشتنی نیست
کاری می کند
که تو در هر لحظه
هزار اتفاق باشی

مگر می شود
تو را دید
و به معجزه، ایمان نداشت!؟

#نیلوفر_لاری پور
دیدگاه ها (۴)

چه زیباست لحظه ای که بدون دغدعه بشینی روی صندلی آرزوهات،بدون...

چه اهمیتی دارد فاصله...آن گاه که تو تمام دقایق مرا می شنویچه...

قرارمان این شب ها که نیستی...باشد پای تابیدن های ماه....حواس...

باران رو دوست دارم .. صدایش .. هوایش .. عطرش .. نفس هایش ......

پارت چهاردهم!

فاصله ای برای زنده ماندن جیمین روی زانوهایش جلوی من ماند، مث...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط